1. خانه
  2. /
  3. کتاب اوهام گوناگون

کتاب اوهام گوناگون

4 از 1 رأی

کتاب اوهام گوناگون

Muhtelif evhamlar kitabi
انتشارات: مد
٪15
70000
59500
معرفی کتاب اوهام گوناگون
کتاب «اوهام گوناگون» (Muhtelif Evhamlar Kitabı) نوشتۀ عمر اقلیم دمیر، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده و با زبانی ساده و روان، زندگی افرادی را روایت می‌کند که با تنهایی، خاطرات گذشته و دغدغه‌های روزمره دست‌وپنجه نرم می‌کنند. نویسنده با نگاهی عمیق و حساس، جزئیات زندگی شخصیت‌هایش را به تصویر کشیده و خواننده را به دنیای درونی آن‌ها می‌برد.
این مجموعه داستان‌هایی را در بر می‌گیرد که در آن‌ها انسان‌هایی با قلب‌های آشنا به تنهایی، زندگی‌هایی که از کنار یکدیگر می‌گذرند، خاطراتی که با گذر زمان رنگ و بوی عمیق‌تری می‌گیرند، خیابان‌های غبارگرفته، کت‌های بوی نفتالین گرفته، بلیت‌های بخت‌آزمایی باخته، نمکدان‌هایی سبیلو که در صف ایستاده‌اند، گیره‌های لباس چوبی که میل به خودکشی دارند، حکایت‌های بی‌پایان دانایان خیابانی، کارمندانی که در روزمرگی کار از درون تهی می‌شوند و روح‌های نگران که در مواجهه با زندگی روزمره تکه‌تکه می‌شوند، روایت شده‌اند.
کتاب «اوهام گوناگون» علاوه بر ترسیم تصویری از جامعه ترکیه در دوره‌های مختلف، به دغدغه‌های انسانی همچون تنهایی، اوهام و جست‌وجوی معنا در زندگی می‌پردازد. شخصیت‌های داستان اغلب افرادی منزوی و درگیر خیالات خود هستند که در تلاش برای یافتن هدفی در زندگی‌اند.
ویژگی برجستۀ این مجموعه، داستان‌های کوتاه و پرکشش، شخصیت‌پردازی قوی و زبان ساده و روان آن است که خواننده را تا پایان با خود همراه می‌کند. کتاب «اوهام گوناگون» اثری تأمل‌برانگیز است که با نگاهی موشکافانه، انسان معاصر را در آینه‌ای از دغدغه‌ها و نگرانی‌هایش به تصویر می‌کشد.
درباره عومور ایکلیم دمیر
درباره عومور ایکلیم دمیر

عومور ایکلیم دمیر نویسنده ترکیه‌ای می‌باشد.

نظر کاربران در مورد "کتاب اوهام گوناگون"
2 نظر تا این لحظه ثبت شده است

نامه این‌طور شروع می‌شد و چنین ادامه می‌یافت: «آدم دست کم باید برای خودش کاری بکند، مگر نه؟ نباید منتظر پیدا شدن ماند. اگر از دیگران بپرسید، می‌گویند من آدم عاقل و تحصیلکرده‌ای هستم. اما باور کنید عقلم به درک راز گذشت زمان قد نمی‌دهد. صفحه‌ی ۱۷ ❁ ❁ ❁ از من پرسید: «سیگار داری، جوون؟» مثل تمام کسانی که از خرابه‌های خانه‌شان بیرون آمده‌اند نفس‌نفس می‌زدم. با کج‌خلقی گفتم: «سیگار کجا بود، بابا! اصلاً هیچی ندارم. دیگه هیچی برام نمونده!» با صدای خراشیده‌اش گفت: «چطور؟ مگه می‌شه هیچی واست نمونده باشه؟ هرکسی یه چیزی داره. هیچی هم نباشه، بالاخره یه دردی، نگرانی‌ای چیزی داره.» صفحه‌ی ۶٣

1402/02/06 | توسطصبور
0
|

‌کتاب اوهام گوناگون، مجوعه‌ای است از داستان کوتاه، داستان‌های کوتاهی که ما را با داستان گوناگون شخصیت‌ها در دل استانبول همراه می‌کند. هم‌راه‌مان می‌کند با اوهام‌شان، با دردها، رنج‌ها، مرگ و تخیلاتشان و گه‌گاه با خوشی‌های کم‌رنگ و دلنشین‌شان. کتاب ترجمه‌ی خوبی دارد و متن ساده و روان پیش می‌رود که نمی‌بایست نقش ویراستار آن را از یاد برد. کتاب ویرایش تمیزی را به خود دیده است.‌ ‌

1402/02/06 | توسطصبور
1
|