کتاب از میان صنوبرهای سیاه

Through Black Spruce
کد کتاب : 103
مترجم :
شابک : 978-964-243-589-0
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 386
سال انتشار شمسی : 1394
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

برنده ی جایزه ی گیلر سال 2008

معرفی کتاب از میان صنوبرهای سیاه اثر جوزف بویدن

ویل برد، خلبانی افسانه ای است که اکنون در بیمارستانی در شهر موس فکتوری در اونتاریو به کما رفته است. برادرزاده ی زیبا و خودساخته اش، آنی برد، از سفر پرخطر خود بازگشته تا در کنار تخت ویل، مراقب او باشد. این دو شخصیت که به شکل های مختلفی رنج و درد کشیده اند، همبستگی و صمیمیت خویشاوندی خود را با زبان بی زبانی و سکوت به یکدیگر نشان می دهند. داستانی که از پس این اتفاقات پی گرفته می شود، سرشار است از اندوه، عشق آتشین، دشمنی های خونی کهن، ناپدید شدن های مرموز، آتش، سقوط هواپیما، قتل و روابطی که یک خانواده و یک ملت را در کنار هم قرار می دهند. همین که ویل و آنی پرده از اسرارشان برمی دارند-خیانتی تراژیک که ویل تاوانش را با خانواده ی خود داد و تلاش ناامیدانه ی آنی برای پیدا کردن خواهر مفقودش، سوزان-حماسه ای عظیم از سرسختی و سرنوشت شکل می گیرد. جوزف بویدن با بردن شخصیت های داستان به مکان هایی عجیب از سرزمین های وحشی و بالادستی کانادا گرفته تا زرق و برقی آکنده از مواد مخدر در باشگاه های منهتن، نگاهی دقیق به جزئیات زندگی هر یک از آنان دارد. رمان از میان صنوبرهای سیاه، نشان دهنده ی استعداد بدیع و خیره کننده، و توانایی فوق العاده ی جوزف بویدن است.

کتاب از میان صنوبرهای سیاه

جوزف بویدن
جوزف بویدن، زاده ی 31 اکتبر 1966، رمان نویس و نویسنده ی داستان کوتاه کانادایی است. او در رشته ی نویسندگی خلاقانه در دانشگاه یورک و دانشگاه نیواورلئان تحصیل کرده است. به گفته ی خود بویدن، او در سنین نوجوانی مبتلا به افسردگی شدید بوده و یکبار هم اقدام به خودکشی کرده است. جوزف به همراه همسر نویسنده اش، آماندا بویدن، در ایالت لویزیانا سکونت دارد.
نکوداشت های کتاب از میان صنوبرهای سیاه
A haunting novel of love, identity, and loss.
رمانی به یاد ماندنی از عشق، هویت و فقدان.
Washington Post Washington Post

The apprehension of a distant, perilous, ineffably beautiful world draws us in and won’t let us go.
دلهره ی دنیای دوردست، مرگ بار و بسیار زیبای کتاب، مخاطب را درگیر خود کرده و رها نمی کند.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

The novel is an intelligent, multilayered accomplishment.
این رمان، موفقیتی هوشمندانه و چندلایه است.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب از میان صنوبرهای سیاه (لذت متن)
مدتی طول نمی کشد که گرمای آفتاب باعث می شود احساس خواب آلودگی کنم. به ساحل نگاه می کنم. درختان ساحل را کمی تار و دوتایی می بینم. متوجه شده ام وقتی این اتفاق برای بینایی ام می افتد، کمی بعد می خوابم. همیشه این ترس در من وجود دارد که پس از این خواب نمی توانم بیدار شوم.

شب ها همچنان برایم ترسناک بود. شب هایی که به بلندی چهار یا پنج شب دنیای دیگر بود؛ دنیای مردم و خانه های گرم و جاده های خاکی. این شب ها اجازه ی بازگشت روز را تا شانزده ساعت نمی داد. اوضاع بدتر می شد. روزها همراه با من ضعیف تر و کوتاه تر شده بود.

امروز طولانی ترین روز سال است. همان روزی که دنبالش بودم. چند روز آینده را به همراه خانواده و دوستانم در کلبه ی قدیمی شکاری پدرم در خلیج می گذرانیم. امروز با خواب مبارزه می کنم. امروز می خواهم تک تک لحظه ها را احساس کنم. پرتو گرم خورشید به صورتم تابیده است. باد می وزد، از میان موهای کوتاهم عبور می کند، مرا در آغوش می کشد و می خواهد با خود ببرد.