کتاب «نظریههای مربوط به علوم انسانی» نوشتهی ژولین فروند، فیلسوف و جامعهشناس برجسته فرانسوی، در سال ۱۹۷۳ در مجموعهی دانشگاهی Sup - Le Philosophe از سوی انتشارات دانشگاههای فرانسه منتشر شد. این اثر کوتاه اما ژرف، کوششی است برای ترسیم جایگاه معرفتشناختی و روششناختی علوم انسانی در نسبت با فلسفه و علوم طبیعی، و یکی از آثار بنیادین در سنت فلسفه علوم اجتماعی فرانسه محسوب میشود. فروند در این کتاب، به جای تعریف سادهای از «علوم انسانی»، آن را به مثابهی مطالعهای از تمامی فعالیتهای انسانی میفهمد که در بستر روابط میان انسانها، نهادها، آثار فرهنگی و تعاملات اجتماعی معنا پیدا میکنند. در مرکز تأملات او، پرسش از ماهیت خاص علوم انسانی در برابر علوم طبیعی قرار دارد: آیا میتوان پدیدههای انسانی را همچون پدیدههای طبیعی توضیح داد، یا باید آنها را فهمید؟ این همان تمایزی است که در سنت آلمانی از دیلتای تا وبر، به صورت دوگانگی توضیح و تفهیم مطرح شده است و فروند با وفاداری به آن، نشان میدهد که علوم انسانی از تبیین علی صرف فراتر میروند و مستلزم نوعی فهم هرمنوتیکیاند؛ فهمی که معنا و نیت فاعلان را در متن تاریخیشان تفسیر میکند. او با نگاهی انتقادی به فلسفههای کلان نظامساز، از جمله هگلیسم و پوزیتیویسم، استدلال میکند که این رویکردها با تلاش برای یکسانسازی منطق شناخت، تمایز بنیادین علوم انسانی را نادیده گرفتهاند. از دید فروند، فلسفه تا آن زمان نتوانسته است ابزار مفهومی کافی برای درک واقعیت خاص علوم انسانی یعنی تاریخی بودن، بازتابپذیری و تنوع ذاتی کنش انسانی فراهم آورد. او معتقد است که هر نظام بستهی فلسفی، ناگزیر به حذف تکثر، تضاد و ارزشهای انسانی منتهی میشود و در نتیجه، از فهم واقعیت اجتماعی بازمیماند. تأکید فروند بر تاریخگرایی نیز اهمیت ویژهای دارد: پدیدههای انسانی تنها در بستر تاریخیشان معنا دارند و هیچ قانون کلی یا مدل طبیعی نمیتواند جایگزین فهم تاریخی شود. از همین منظر، او در برابر رویکردهای طبیعتگرایانه میایستد و از علوم انسانی به مثابهی دانشی مستقل دفاع میکند. در ضمن، روحیهی فکری او که در دیگر آثارش نیز آشکار است، بر محور مفهوم «تعارض» در حیات اجتماعی استوار است؛ از نظر او، واقعیت انسانی همواره میدان تنش میان ارزشها، منافع و نیروهای متقابل است، و علوم انسانی باید این جنبهی تضادآمیز را درک کند، نه آن را پنهان. زبان کتاب روشن و تحلیلی است و در عین ایجاز، چکیدهای از سنت هرمنوتیکی آلمان و فلسفهی فرانسوی قرن بیستم را به دست میدهد. بااینحال، اختصار اثر باعث شده است برخی مباحث تنها بهصورت طرحوارهای مطرح شوند، و به تحولات متأخر مانند پساساختارگرایی یا جامعهشناسی بازتابی اشارهای ندارد. با وجود این محدودیت، کتاب فروند همچنان منبعی ارزشمند برای دانشجویان فلسفهی علم، جامعهشناسی و نظریهی علوم انسانی است، زیرا خواننده را به پرسش بنیادیای فرامیخواند که هنوز زنده است: آیا شناخت انسان و جهان اجتماعی را میتوان در قالب قانون و تبیین ریخت، یا باید آن را در افق معنا، تاریخ و تجربهی زیسته فهمید؟ به همین دلیل، «نظریههای مربوط به علوم انسانی» نه فقط گزارشی تاریخی، بلکه دعوتی است به اندیشیدن دوباره دربارهی معنای علم، انسان و فهم.
درباره ژولین فروند
ژولین فروند فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی بود. پیر آندره تاگیف، فروند را به دلیل آشنا کردن فرانسه با ایدههای ماکس وبر، «لیبرال-محافظهکار ناراضی» نامید. کار او به عنوان یک جامعه شناس و نظریه پرداز سیاسی ادامه کارل اشمیت است.