از این که تخت بخوابم هنوز می ترسم
که می زنی رگ خواب مرا به گیسوها
جدال بر سر دستان تو شروع شده ست
درآمده ست صدای من والنگوها!
چه قدر مرهم بعد از نبرد بیهوده ست
همیشه دیر رسیدند نوشداروها!
هنوز عشق در آیین ما سبک نشده ست
من اعتقاد ندارم به این ترازوها
بهار آمده بگذار توی دستانت
دوباره لانه بسازند این پرستوها!
کتاب جهان به قدر همین قدم ها