کتاب زنان در برابر فمینیسم

کتاب «زنان در برابر فمینیسم» اثر جوانا ویلیامز، نقدی صریح و چالش‌برانگیز به جریان اصلی فمینیسم معاصر است که استدلال می‌کند این جنبش، به‌جای توانمندسازی، در حال تضعیف زنان است. محتوای اصلی کتاب بر این ایده‌ بنا شده است که فمینیسم تاریخی، با موفقیت به رسالت خود دست یافته است. ویلیامز با ارجاع به آمارهای جوامع غربی مدعی است که امروزه زنان به آزادی‌ها و فرصت‌هایی دست یافته‌اند که در عرصه‌ی تحصیل و اشتغال، آن‌ها را در موقعیتی بی‌سابقه قرار داده است. با این وجود، او استدلال می‌کند که فمینیسم امروزی، به جای جشن گرفتن این دستاوردها، روایتی از «قربانی‌بودن» ابدی زنان را ترویج می‌کند که با واقعیت‌های موجود در تضاد است و این دیدگاه، اصلی‌ترین چالش زنان در دوران کنونی محسوب می‌شود. بخش قابل توجهی از کتاب به کالبدشکافی «فمینیسم قربانی» اختصاص دارد. ویلیامز با لحنی گزنده، این جنبش را متهم می‌کند که با تمرکز وسواس‌گونه بر مسائلی چون آزار کلامی، تعارف‌های نامناسب و «فرهنگ تجاوز»، تصویری از زنان ارائه می‌دهد که گویی در برابر ساختارهای پدرسالارانه کاملا شکننده و منفعل هستند. او این رویکرد را مخرب می‌داند، زیرا این گفتمان قدرت عاملیت را از زنان سلب کرده و آن‌ها را از بهره‌برداری کامل از فرصت‌هایی که پیش رو دارند، بازمی‌دارد. نویسنده در فصل‌های بعدی به دگرگونی هدف فمینیسم می‌پردازد؛ تغییری که از «آزادسازی» زنان به سوی «کنترل» رفتار مردان حرکت کرده است. او نتیجه می‌گیرد که این روند، آتش «جنگ جنسیتی» بی‌پایانی را شعله‌ور ساخته که زنان را به اهداف خود نمی‌رساند و به تضعیف روابط میان دو جنس و ایجاد جوّی از سوءظن و خصومت دامن می‌زند. این کتاب برای هر خواننده‌ی علاقه‌مند به مباحث اجتماعی و جنسیتی، یک سوال جدی و حیاتی مطرح می‌کند. جوانا ویلیامز باور دارد که زنان برای تحقق کامل پتانسیل خود، بیش از هر چیز نیاز دارند که قید و بندهای ایدئولوژی‌ای را که آن‌ها را به جای بازیگر فعال، «قربانی» می‌داند، رها سازند و به سوی یک آزادی واقعی حرکت کنند که برای همه قابل دسترسی باشد و تنش‌های بی‌حاصل جنسیتی را از میان بردارد.