کتاب رستاخیز کلمات

Resurrection
درس گفتارهایی درباره نظریه ادبی صورتگرایان روس
کد کتاب : 12058
شابک : 978-9643726263
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 512
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2019
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

معرفی کتاب رستاخیز کلمات اثر محمدرضا شفیعی کدکنی

کتاب رستاخیز کلمات با عنوان درس گفتارهایی درباره ی نظریه ی ادبی صورت گرایان روس، اثری تحلیلی و تحقیقی در باب جریانات صورت گرایی روسی از علامه ی شهیر ایرانی محمدرضا شفیعی کدکنی است. این اثر مجموعه ی مفاهیم ارائه شده در کلاس های درس استاد شفیعی کدکنی، مقاله های او در باب صورت گرایی و ترجمه ی مقالاتی چند از دیگران می باشد. برخلاف بسیاری از اساتید شهیر ایرانی که در تحقیقات و پژوهش های خود اندیشه ی شعرا و ادیبان را مورد بررسی قرار می دادند، دکتر شفیعی کدکنی کار سخت تر را برگزیده و به سراغ شکل و فرم اثر ادبی رفته است. مطالعه ی ساختار و فرم آثار علاوه بر محتوای آن ها، نیازمند اطلاعاتی همه جانبه و آشنایی با تعداد زیادی از مکاتب و مشاهیر مرتبط با اثر است که این ادیب فرهیخته از تسلط بالایی در این زمینه برخوردار است.
وی در کتاب رستاخیز کلمات، شکل گیری نظریات ادبی فرمالیست های روس و تاثیر آن بر ادبیات قرن بیست و بیست یکم را از منظر تاریخی بررسی کرده و به شرح و توضیح فرمالیسم روسی بدون جانب داری از آن می پردازد. از دستاورد های مهم صورت گرایان به اضافه شدن مفاهیمی همچون آشنایی زدایی، وجه غالب و تکامل ادبی اشاره می کند و معتقد است این مفاهیم از این مکتب وارد ادبیات و فرهنگ آمریکا و اروپا شده اند. نگارنده از تاثیرات جهانی صورت گرایی و نظریه های نوین فرمالیسم روس سخن می گوید و معتقد است که برخی از این مفاهیم که همچنان در حال گسترش اند، چنان با ساختارهای ادبی و فرهنگی گره خورده اند که دیگر از تاریخ آن قابل حذف نیستند.
در ویرایش و چاپ پنجم این کتاب در سال نود و هشت سه فصل جدید بر آن افزوده شده که به همراه لغت نامه ی انگلیسی به فارسی از ویژگی های مثبت این ویرایش محسوب می شوند.

کتاب رستاخیز کلمات

محمدرضا شفیعی کدکنی
محمدرضا شفیعی کدکنی در نوزدهم مهرماه ۱۳۱۸ در کدکن ( نیشابور ) در خراسان[۱]شفیعی کدکنی سرودن شعر را از جوانی به شیوهٔ قدمایی آغاز کرد و پس از چندی به سبک نو مشهور به نیما یوشیج روی آورد. با انتشار دفتر شعر در کوچه باغ های نشابور نام آور شد. آثار شفیعی را می توان به سه گروه انتقادی و نظری و مجموعه اشعار خود وی تقسیم کرد. آثار انتقادی این نویسنده، شامل تصحیح آثار کلاسیک فارسی و نگارش مقالاتی در حوزه نظریه ادبی می شود، که بخشی از آن ها در زیر آورده شده اند. در میان آثار نظری شفیعی کدکنی کتاب موسی...
قسمت هایی از کتاب رستاخیز کلمات (لذت متن)
صورت گرایان چنین اندیشه ای را که می گوید «محتوی» را در «قالب» می ریزیم، از بنیاد رد می کنند. تصور قالبی هنری برای یک محتوی خام، در نظر آنان، امری است غیرقابل قبول. هر نوع کاربرد بیرونی یا از بیرون هنرسازه ها در نظر صورت گرایان امری است بی معنی. بدین گونه وزن و قافیه و ردیف و موسیقی شعر چیزی نیست که از مقولهٔ آرایش های اثر تلقی شود. اینها همه اجزای داخلی یک نظام ارگانیک در هر اثر هنری به شمار می روند. برگ از لوازم وجودی درخت است نه زینتی و آرایشی که بر آن افزوده باشد.

از قدیم استادان ما به آموخته اند که الجاهل اما مفرط او مفرّط و نیز این درس حکیمانه را به ما داده اند که هر چیز از حد خودش تجاوز کند تبدیل به ضدش می وشد: الشیء إذا جاوز حدّه انقلب ضدّه. ما نمی خواهیم در نظریهٔ فرمالیسم روسی مستغرق شویم، این نظریه را مثل هر نظریهٔ خردگرایانه ای می پذیریم تا آنجا که بتواند علل پست و بلند فرهنگ و هنر ما را در تحولات تاریخی اش توضیح دهد.

همینجا یادآور شوم که مردمان، در سرشت و طبیعت خویش، بر دو گروه اند: آن ها که اصالت جمال را بنیاد عقلانی و فلسفی خویش می پذیرند و آن ها که نمی پذیرند. در این چشم انداز، افلاطون و کروچه و شاگرد سلمانی سر کوچهٔ ما، در یک صف قرار می گیرند و احمد کسروی، زبان شناس و مورخ عظیم الشأن کشور ما و جمع کثیری از متفکران بزرگ جهان از قبیل بلینسکی و چرنیشفسکی و دوبرولیابوف و لوناچارسکی نیز در صف مقابل. اینجا قلمرو استدلال نیست تا یکی از این دو صف، گروه مخالف را مجاب کند.

وقتی در کلاس درس، دانشجویان از من می شنوند که «هنر چیزی جز فرم نیست»، غالبا می پرسند که چگونه می توان به فرم رسید؟ در پاسخ این جوانان مشتاق می گویم: «در قدیم حکایتی رواج داشت که مردی روستایی به همراه فرزندش و خرش که زیر بار بود، از در مکتب خانه ای می گذشتند. مرد روستایی شنیده بود که بعضی بچه ها به مکتب می روند تا ملا شوند. از نظرش گذشت که فرصت خوبی است که او هم فرزندش را از ملایی بهره مند کند. دست فرزندش را گرفت و به درون مکتب خانه برد و به ملای مکتب با لحنی شتابان گفت: زود این بچهٔ ما را ملا کن که خرم زیر بار است و عجله دارم.» این جوانان مشتاق، تصوری که از فرم دارند، همان تصوری است که مرد روستایی از ملایی داشته است و نمی دانند «آفرینش فرم هنری» گذشته از استعداد فردی، چه مایه جان کندن و تمرین و تجربه لازم دارد. خیال می کنند چیزی مثل «عددنویسی» یا «الفبا» است که آن را در چند دقیقه یا چند ساعت می توان فراگرفت.