کتاب واحه ی غروب

Sunset Oasis
کد کتاب : 125
مترجم :
شابک : 978-964-448-595-4
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 368
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2009
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

برنده ی جایزه ی بین المللی ادبیات داستانی عرب سال 2008

معرفی کتاب واحه ی غروب اثر بها طاهر

رمان واحه ی غروب، اولین برنده ی جایزه ی بین المللی ادبیات داستانی عرب، روایت گر داستانی مهیج و تاریخی در اواخر قرن نوزدهم در مصر است. داستان در سال های پایانی قرن نوزدهم می گذرد و حوادث ناگوار زندگی یک مقام دولتی میان سال را پی می گیرد؛ محمود عبد الزهیر، سخت در تلاش است تا جرأت و توانایی مبارزه علیه استعمار بریتانیا را به دست آورد. وقتی که محمود به شهر بیابانی و دوردست سیوا اعزام می شود، همسر ایرلندی اش، به منظور پیگیری و پرده برداری از اسرار اسکندر مقدونی، با او همراه می شود. هیچ کدام از این دو شخصیت، آمادگی گرمای جان فرسا، ستیزه جویی مردم شهر و اتفاقات عجیب و غریب و رویاگونه ی رمان واحه ی غروب را ندارند. رمان واحه ی غروب، داستانی دل فریب و شوکه کننده درباره ی اسرار و اشتیاق های نافرجام است و در مکانی غیرمعمول در اواخر قرن نوزده اتفاق می افتد.

کتاب واحه ی غروب

بها طاهر
بها طاهر، زاده ی سال 1935در قاهره ، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری است. پدر و مادرش از اهالی جنوب مصر بودند. در سال ۱۹۵۶ از گروه تاریخ دانشکده ی ادبیات دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شد و سال ۱۹۷۳ از همان دانشگاه، دیپلم پژوهش های عالی در روزنامه نگاری و نیز دیپلم پژوهش های عالی تاریخ معاصر را دریافت کرد.او تا سال ۱۹۷۵ در شبکه ی دوم رادیوی مصر که خود از بنیانگذاران آن بود، به کار ترجمه، کارگردانی نمایش و گویندگی پرداخت. در سال ۱۹۷۵ در مصر ممنوع القلم شد و به ناچار کشورش را ترک کرد و تا سال ۱۹۸۱ به ...
نکوداشت های کتاب واحه ی غروب
Taher's voice is sombre, wise and lyrical.
نثر طاهر، تاریک، هوشمندانه و شعرگونه است.
Times Literary Supplement Times Literary Supplement

A tale of love, conflict and desolation at a remote oasis.
حکایتی درباره ی عشق، ستیزه و ویرانی در واحه ای دوردست.
Guardian Guardian

In this historical mystery, [Taher] comes across as an Arabic Graham Greene.
در این داستان معمایی تاریخی، طاهر خود را به عنوان گراهام گرین عرب مطرح می کند.
Winnipeg Free Press

قسمت هایی از کتاب واحه ی غروب (لذت متن)
هر کاری که دوست داری را انجام بده. هیچ چیز به جز اشتباه کردن، درخور و شایسته ی این دنیا نیست.

من معنی مرگ را درک نمی کنم، اما از آن جایی که آمدنش اجتناب ناپذیر است، بیا کاری کنیم که زنده بودن مان را توجیه کند، بیا قبل از ترک این جا، اثری بر روی این خاک از خود به جای بگذاریم.

ما باید تمام قصه های پدربزرگ ها را تا آخر برای نوه ها بخوانیم و تمام شان کنیم، تا از توهمات شکوه و عظمت و خوشی های الکی خلاص شان کنیم.