داستانی جادویی درباره ی فراموش کردن گذشته و ایمان داشتن به آینده.
شاهکاری کلاسیک.
داستان جذاب کوئیلو درباره ی ماجراجویی هایش.
جین گفت: «وقتی با والکری ها ملاقات کنی، چیزی کنار اومدن باهاشون رو آسون می کنه.» «چه چیزی؟» مرد جوان خندید. «خودت متوجه می شی. اما بهتر بود زنت رو با خودت نمی آوردی.»
احساس گناه نمی کرد. شیفتگی چیز خوبی بود. سرگرم کننده بود، و به زندگی رنگ و بو می داد. اما با عشق فرق داشت. عشق به اندازه ی همه چیز می ارزید و با چیزی قابل معامله نبود.
وقتی خدا بخواهد کسی را به جنون برساند، همه ی آرزوهایش را برآورده می کند.
«کوئیلو» با نثر شعرگونه و احساسبرانگیز خود، مخاطبین را به جهانی سرشار از جادو و شگفتی می برد.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«پائولو کوئیلو» خالق رمان پرفروش و جذاب «کیمیاگر» از حاکمان بی چون و چرای ادبیات عامه پسند آمریکای لاتین است.
با اینکه به مباحث معنوی علاقه مندم و البته با رمان هم زیاد نمیتونم ارتباط بگیرم ولی مثل کیمیاگر برام جذابتی نداشت. با اینکه چند سطر از کتاب، نگرشی جدیدی برام داشت ولی در کل برام جذاب نبود. و اینم بگم که نویسنده جریان و داستان واقعی زندگی خودش رو در این کتاب به تصویر کشیده.
متاسفانه امکان ویرایش و یا حذف نظر وجود نداره و مجبورم نظر خودم رو اصلاح کنم چون به درستی بیانش نکردم: به مباحث معنوی علاقه مندم ولی به اندازه کتاب کیمیاگر، برام جذاب نبود. با اینکه چند سطر از کتاب، نگرشی جدیدی برام داشت ولی در مجموع برام جذاب نبود. و اینم اضافه کنم که نویسنده جریان و داستان واقعی زندگی خودش رو در این کتاب به تصویر کشیده.
این کتاب که قدیمها، «والکیریها» بود چی شده که خیلی تصادفی شده «والکریها»؟