1. خانه
  2. /
  3. کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش

کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش

3.2 از 1 رأی

کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش

Because She Never Asked
٪10
110000
99000
معرفی کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش
رمان کوتاه «بنا به خواست هرگز نخواسته‌اش»، اثر انریکه ویلا-ماتاس، نویسنده‌ی برجسته‌ی اسپانیایی، یکی از نمونه‌های درخشان آثار مینیمالیستی و فراداستانی اوست. این کتاب کم‌حجم، که کمتر از صد صفحه دارد، با تلفیقی هوشمندانه از روایت داستانی، تأملات فراداستانی، و بازنمایی رابطه‌ی نویسنده با امر واقع و خیال، نمونه‌ای شاخص از بازی‌های ادبی ویلا-ماتاس به شمار می‌رود.
ویلا-ماتاس که به خاطر نثر هوشمندانه، خودارجاع و بینامتنی خود شناخته می‌شود، در این اثر نیز با لحنی طنزآمیز، اما در عین حال متفکرانه و حتی تلخ، مرز میان داستان و واقعیت را درمی‌نوردد. روایت در سه بخش تنظیم شده و ساختاری پاره‌پاره و تأمل‌برانگیز دارد که تجربه‌ی خواندن را به گفت‌وگویی میان نویسنده، شخصیت‌ها و خواننده تبدیل می‌کند. در بخش نخست، با زنی به نام ریتا مالو آشنا می‌شویم که از نویسنده می‌خواهد داستانی بر مبنای زندگی او بنویسد؛ سفری به لیسبون و جزایر آزور برای پیگیری هنرمند مسن‌تری که به او دل بسته است. شخصیت ریتا شباهت‌هایی عمیق و آگاهانه با هنرمند مفهومی واقعی، سوفی کال، دارد و همین پیوند میان شخصیت داستانی و شخصیت واقعی یکی از مبانی اصلی اثر در بازی با روایت و واقعیت است. در بخش دوم، با عنوان «با من درنیفت»، آشکار می‌شود که این خود کال بوده که از ویلا-ماتاس خواسته داستانی درباره‌اش بنویسد، تا آن را در قالب اجراهای هنری به نمایش درآورد. پروژه اما به دلیل تعلل نویسنده، سوءتفاهم‌ها، و بیماری مادر کال به بن‌بست می‌رسد. بخش سوم که عنوان «گره مرکزی» را دارد، به نویسنده می‌پردازد؛ خود ویلا-ماتاس که درمی‌یابد این پروژه بیش از آنکه درباره‌ی کال باشد، درباره‌ی خودش است و ناتوانی‌اش در روایت چیزی بیرون از خودش. نتیجه، روایتی است که نویسنده آن را ناتمام رها می‌کند، اما دقیقا از همین ناتمامی، داستان زاده می‌شود. مضامین کلیدی کتاب، حول مفهوم مرزهای روایت، فرایند خلق، چشم‌چرانی، هویت هنرمند و امکان یا عدم امکان معنا بخشیدن به زندگی از طریق نوشتن شکل می‌گیرند. نویسنده در اینجا با ظرافت، رابطه‌ی خود را با «زندگی دیگران» و فانتزی بازنمایی تجربه‌ی زیسته‌ی دیگری به چالش می‌کشد و در نهایت، این پرسش را پیش می‌کشد که آیا اصلا می‌توان کسی یا چیزی را روایت کرد بی‌آنکه آن را بدل به تصویر خود نکرده باشیم. شخصیت‌ها در این اثر کمتر بافت روایی سنتی دارند و بیشتر نقش‌های نمادین، روان‌شناختی و بینامتنی ایفا می‌کنند. ریتا مالو همچون شبحی از کال ظاهر می‌شود، و خود کال نیز حضورش در متن عمدتا غیابی و انکاری است، در حالی که خود ویلا-ماتاس به عنوان نویسنده‌ـ‌راوی، در مرکز تعارضات قرار دارد: گرفتار وسوسه‌ی نوشتن و ترس از جعل، مسحور موضوع داستان و ناتوان از پایان‌بندی. این سه‌گانه‌ی هنرمند، شخصیت و نویسنده، در نهایت استعاره‌ای است از سه نقش متداخل در هر روایت: کسی که دیده می‌شود، کسی که می‌بیند، و کسی که روایت را به میانجی زبان بازسازی می‌کند. نقدهای ادبی متعددی از این اثر ستایش کرده‌اند، به‌ویژه به خاطر پرداخت فرم‌گرایانه‌ی آن به موضوعی به‌ظاهر ساده. نشریه‌ی The Complete Review به کتاب امتیاز «A» داده و آن را «ادغامی درخشان از زندگی واقعی و داستانی» نامیده است. منتقدانی همچون نویسندگان Signature Reads و Artforum به جسارت کتاب در پرسش از چیستی داستان و مرز آن با اجرا، تجربه و خلاقیت اشاره کرده‌اند. به باور بسیاری، این اثر مدخلی عالی برای ورود به جهان ویلا-ماتاس است، جهانی که در آن مرز میان متن و زندگی، آن‌قدر محو است که خود متن بدل به زندگی می‌شود.
در نهایت، «بنا به خواست هرگز نخواسته اش» نه تنها تمرینی در فراداستان، بلکه تأملی عمیق بر کنش نوشتن است؛ نوشتنی که می‌کوشد معنا بسازد اما ناگزیر با شکست، ناتمامی و تردید روبه‌رو می‌شود. این اثر برای خوانندگانی که به روایت‌های چندلایه، تجربه‌گرایی فرمی و بازاندیشی در جایگاه نویسنده علاقه‌مندند، نمونه‌ای خیره‌کننده از پتانسیل‌های ادبیات مدرن است.
درباره انریکه ویلا ماتاس
درباره انریکه ویلا ماتاس
انریکه ویلا ماتاس (متولد 31 مارس 1948 در بارسلونا) نویسنده اسپانیایی است. او چندین کتاب برنده جایزه نوشته است که ژانرها را با هم مخلوط می کند و به بیش از سی زبان ترجمه شده است.
او یک شوالیه موسس نظم فینگانس است، گروهی که هر ساله برای بزرگداشت جیمز جویس در دوبلین گردهم می آید. او در بارسلونا زندگی می کند.
دسته بندی های کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش
قسمت هایی از کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش

اگر داستان دن کیشوت درباره آدم خیالبافی ست که جرات می کند عین خیال خودش بشود،داستان من درباره نویسنده ای است که جرات می کند به مکتوباتش در زندگی تحقق ببخشد،به خصوص به ابداعاتش از رابطه اش با سوفی کالی،«هنرمند روایت» محبوبش. سوفی استتار کرده در پشت نیشخندش،گفت که باید همه چیز را از نو مرور کند.تصمیم گرفتم که نقطه پایانی بگذارم بر آنچه توضیح داده بودم،و به او بفهمانم که ادبیات همیشه دلچسب تر از آن چیزی ست که ما اسمش را زندگی گذاشته ایم.اولا،ادبیات براندازه تر از زندگی است و ثانیا من همیشه آن را تجربه ای توانمدتر یافته ام.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب بنا به خواست هرگز نخواسته اش" ثبت می‌کند