«دانه» نوشتهی کریل لوئیس رمانی برای مخاطبان نوجوان است. رمانی دربارهی شادی، امید و قدرت شفابخش طبیعت. دانه در زیر خاک هر چیزی را که نیاز دارد جذب میکند تا سر از خاک بیرون بیاورد. دانه از تاریکی به سوی نور حرکت کند. نیرویی در درون اوست که یادآوری میکند، او میتواند خیلی بیشتر از یک دانه باشد. شخصیت اصلی رمان نوجوانی به اسم مارتی است. حال مادر او خوب نیست و خانه را آنقدر شلوغ کرده که مارتی حتی یکی از دوستانش را هم نمیتواند به خانه بیاورد. او همیشه نگران مادرش است و اینکه آیا شرایط خانه برای نگهداری از او تأیید میشود یا نه؟ پدرش آنها را ترک کرده و مادرش دچار اختلال جمعآوری است. او از خانه بیرون نمیرود و هرچی آشغال و زباله است، جمع میکند. علاوه بر این، مارتی مشکلاتی هم در مدرسه دارد. گروهی از بچهها او را اذیت میکنند. گریسی شخصیت دیگر رمان، نیز درگیر مشکلات خاص خودش است. او به راحتی نمیتواند با بقیه دوست شود؛ همه به سمعکش نگاه میکنند. در روز تولد مارتی، پدربزرگش هدیهای غیرمنتظره به او میدهد: یک دانه که آن را میکارد. کاشت و مراقبت از دانه به مارتی فرصت میدهد تا دوستی با گریسی را تجربه کند. آنها کشف میکنند که دانه با آرزوها و رویاها بزرگ و بزرگتر میشود. دانه کمکم به کدویی کوچک تبدیل میشود؛ اما این کدوی کوچک نمیتواند آنها را به آرزویشان برساند. آنها کدویی بزرگ میخواهند که با آن به سفر بروند؛ مثل کدوی داستان پیرزن و کدو قلقلهزن. کدو باید خیلی بزرگ شود تا جایی برای نشستن، نصب موتور و زدن یک دکل کوچک داشته باشد. این کدو قرار است به آب انداخته شود و مارتی و پدربزرگ و گریسی را تا برج ایفل ببرد. اما رشد کدو از جایی به بعد متوقف میشود. همفکریها فایدهای ندارد و کدو همان اندازه میماند. چه چیزی به کدو انرژی رشد دوباره میدهد؟ آرزوها. آرزو همان چیزی که اگر نباشد، زندگی متوقف میشود. آرزوهای مردم کمک میکند. کدو شنوندهی صبوری میشود برای آرزوهای همه و از این آرزوها انرژی میگیرد، رشد میکند و کدوی بزرگی میشود که آماده قایق شدن است. راننده ماشین حمل شیر یکی از کسانی است که با این کدو آرزوی قدیمیاش زنده میشود. او میخواهد قایق کدویی را تا بندر حمل کند و حتی ماشینش را در دریا غرق کند تا کدوی آرزوها بتواند آرزوی عده دیگری را برآورده کند. چون یادش افتاده چه آرزویی داشته؛ او میخواهد به کالج برگردد و پرستار شود. در کنار همهی این آرزوها، مادر مارتی و پدر گریسی هم حضور دارند که هر دو دچار غفلت شدهاند و برای برگشت پیش بچههایشان به کمک احتیاج دارند. «دانه» داستانی زیبا، لطیف و پر از امید و آرزوست که به خوانندگان کتاب یادآوری میکند، هیچوقت برای رسیدن به آرزوها دیر نیست.
درباره کریل لوئیس
کریل لوئیس (زاده 7 ژوئیه 1978) یک رمان نویس ولزی است. او در سال 2005 با رمان Martha Jac a Sianco برنده کتاب سال ولز شد که در سال 2008 به صورت فیلم اقتباس شد.