«قبیلهها»، نمایشنامه تحسینشده نینا رین که نخستینبار در سال ۲۰۱۰ در رویال کورت لندن و سپس در ۲۰۱۲ در نیویورک به روی صحنه رفت، کاوشی جسورانه و تکاندهنده در باب زبان، هویت و مرزهای تعلق است. این اثر دو پردهای با دقتی روانشناسانه، مخاطب را به درون یک خانواده بریتانیایی یهودی-بوهمیایی میبرد که ظاهرا در گفتوگو و جدل زندگی میکنند، اما در واقع از شنیدن واقعی یکدیگر بازماندهاند. در مرکز این خانواده، بیلی قرار دارد: پسر عمیقا ناشنوایی که در جهانی از واژهها بزرگ شده بیآنکه کسی برای او واقعا «ترجمه» کند. داستان زمانی اوج میگیرد که بیلی با سیلویا آشنا میشود؛ زنی شنوا که خود در آستانه از دست دادن شنوایی است و او را با دنیای زبان اشاره و فرهنگ ناشنوایان آشنا میکند. این تجربه تازه، دری به جهانی باز میکند که در آن بیلی برای نخستینبار میتواند «حرف بزند» و شنیده شود. اما این آگاهی تازه، شکافی در خانوادهاش پدید میآورد: خانوادهای که همواره پر سر و صدا بود اما هرگز یاد نگرفت چگونه گوش دهد. بیلی، توانمند و بیدار شده، خانوادهاش را در برابر این پرسش بنیادی قرار میدهد: آیا حاضرید برای شنیدن من، زبان من را یاد بگیرید؟ «قبیلهها» در طرح و ساختار خود، تضادی خلاقانه میان صحنههای پرهیاهو - مانند شامهای خانوادگی با دیالوگهای سریع و همپوشان - و لحظات سکوت بصری پرمعنا میآفریند. رین با تیزبینی نشان میدهد که چگونه زبان میتواند هم پل باشد و هم دیوار؛ و چگونه سکوت، گاه گویاتر از هزار واژه است. در قلب این نمایش، مضامینی عمیق میتپند: زبان نه تنها ابزار انتقال معنا بلکه هویتبخش و تعیینکننده مرزهای «ما» و «دیگران» است. قبیله در اینجا، هم خانوادهی شلوغ و روشنفکر بیلی است و هم جامعهی ناشنوایان با زبان و تجربهی مشترک. بیلی با یافتن صدای خویش، نه در بلندتر سخن گفتن، بلکه در مطالبهی حق شنیده شدن به زبان خود، به خودآگاهی میرسد. نمایشنامه به ما یادآوری میکند که گوش دادن، کنشی فعال و اخلاقی است؛ فضایی برای درک و همدلی. شخصیتها با ظرافت و چندلایگی ترسیم شدهاند: بیلی که میان دو جهان در نوسان است؛ سیلویا که پلی میان این دو جهان میسازد؛ و والدین و خواهر و برادر بیلی که علیرغم محبتشان، اسیر خودمحوریاند. سبک اجرایی اثر نیز این مفاهیم را برجسته میکند: استفاده از زیرنویس برای دیالوگهای امضا شده، تضاد میان صدای شلوغ و سکوت معنادار، و نورپردازیهایی که لحظات درک و گسست را پررنگ میکند. «قبیلهها» به دلیل صداقت و نگاه تازهاش به تجربهی ناشنوایان، تحسین گستردهای یافت و جایزه درام دسک برای نمایشنامه برجسته را از آن خود کرد. منتقدان گاردین آن را «سرزنده و تأثیرگذار» دانستند و مخاطبان، چه شنوا چه ناشنوا، پیامی عمیق در باب قدرت زبان و لزوم گوش دادن یافتند. در نهایت، «قبیلهها» فراتر از داستان یک خانواده است؛ این نمایشنامه یادآور میشود که تعلق، نه در صرف صحبت کردن، بلکه در جسارت گوش سپردن و پذیرفتن تفاوتهاست. پرسش اصلی رین همچنان در ذهن میماند: چه چیزی ما را واقعا شنیده و پذیرفته میکند - صدا، واژهها، یا درک مشترک؟
درباره نینا رین
نینا رین، کارگردان و نمایشنامه نویس تئاتر انگلیسی، تنها دختر کریگ رین و آن پاسترناک اسلاتر و خواهرزاده بزرگ بوریس پاسترناک داستان نویس روس است. او متولد سال 1975 می باشد.