کتاب نوازنده همراه و بیماری سیاه

The accompanist
کد کتاب : 13152
مترجم :
شابک : 9782000000211
قطع : جیبی
تعداد صفحه : 208
سال انتشار شمسی : 1385
سال انتشار میلادی : 1987
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب نوازنده همراه و بیماری سیاه اثر نینا بربروا

کتاب نوازنده ی همراه و بیماری سیاه شامل دو رمان کوتاه با همین نام ها نوشته ی نینا بربرووا است. نوازنده ی همراه یک رمان کوتاه جذاب در روسیه پس از انقلاب درباره ی حسادت یک دختر جوان است. پنجمین کتاب نینا بربرووا که در سال 1936 تألیف شد ، ثابت کرد که یک پدیده ادبی در اروپا است . جایی که در آن این کتاب برای اولین بار منتشر شد.داستان این رمان که در روسیه ی پس از انقلاب اتفاق می افتد، همراه با حساسیت فوق العاده ای روابط درهم تنیده ی سه شخصیت جذاب را به تصویر می کشد. یک پیانیست جوان با استعداد که خجالتی است توسط خواننده ی سوپرانوی زیبا (ماریا نیکولاونا) و شوهر فداکار و بورژوازی اش استخدام شده است. ماریا همان چیزی است که برای پیانیست جوان حکم زرق و برق و شکوه را دارد. صدای او چیزی نامیرا و غیرقابل انکار است ، چیزی که به رویای انسان برای داشتن بال واقعیت می بخشد . دختر جوان محکوم به زندگی در سایه ی مربی خود شده است مخفیانه نقشه می کشد تا...
رمان بیماری سیاه نیز داستان مهاجری روس در شهر پاریس است که یک جفت گوشواره تنها اندوخته اش را در بانک گرو گذاشته است و می خواهد پاریس را ترک کرده ، به شیکاگو برود. اما بیماری سیاه به جان یکی از لنگه افتاده است. و لنگه ی دیگر نیز نمی تواند مخارج را تامین کند. پس او ناچار است رویای رفتن به شیکاگو را فراموش کند و...

کتاب نوازنده همراه و بیماری سیاه

نینا بربروا
نینا بربروا در ۲۶ ژوئیه ۱۹۰۱ از پدری ارمنی‌تبار و مادری روس در سن‌پترزبورگ به دنیا آمد. متعاقب انقلاب اکتبر و تحولات عمیق حاصل از آن بربروا به همراه همسر شاعرش ولادیسلاو خداسویچ روسیه را ترک کردند. ابتدا به برلین و سپس به نقاط دیگری در اروپا رفتند و در نهایت در سال ۱۹۲۵ در پاریس اقامت گزیدند، او مدتی اجازه کار در فرانسه را نداشت و مجبور بود با کارهایی چون خیاطی مخارج زندگی‌اش را تأمین کند.در پاریس با هنرمندان و نویسندگان دیگر روسی در تبعید مانند آنا آخماتووا، ولادیمیر ناباکوف، ...
قسمت هایی از کتاب نوازنده همراه و بیماری سیاه (لذت متن)
او: شما باهوشید؟ من: مثل اینکه هستم. - موضوعی هست که می خواهم با شما در میان بگذارم ولی نمی توانم. منظور مرا خودتان حدس بزنید. - بسیار خب. - پس به من جواب بدهید: آری یانه؟ قلبم تاپ تاپ می زد. - آری.