کتاب مرگ خانم وستاوی

The Death of Mrs. Westaway
  • 15 % تخفیف
    289,000 | 245,650 تومان
  • موجود
  • انتشارات: نشر نون نشر نون
    نویسنده:
کد کتاب : 13345
مترجم :
شابک : 978-6008740513
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 400
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

نامزد دریافت جایزه ی بهترین داستان معمایی و تریلر گودریدز سال 2018

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب مرگ خانم وستاوی اثر روث ور

کتاب «مرگ خانم وستاوی» رمانی نوشته ی «روث ور» است که اولین بار در سال 2018 به انتشار رسید. «هال» نامه ای را دریافت می کند که به او خبر می دهد پدربزرگش «هستر وست اوی» از دنیا رفته و «هال»، صاحب ارث و میراث او شده است. «هال» می داند که اشتباهی رخ داده—پدربزرگ او «ماریون وست اوی» نام داشت و حدود دو دهه پیش درگذشت. اما او که پول زیادی را به افرادی خطرناک بدهکار است، تصمیم می گیرد از مهارت هایش در فالگیری استفاده کند تا در زمانی کوتاه، پولی قابل توجه را به دست آورد. ولی وقتی او به عمارت خانوادگی رو به زوال «وست اوی ها» در «کورن وال» می رسد، درمی یابد که نه ارث و نه خود خانواده چیزی نیستند که او فکرش را می کرد. علاوه بر این، «هال» به تدریج به این موضوع فکر می کند که شاید دعوت از او، صرفا یک تصادف نبوده است. آیا «هال» خانواده ی «وست اوی» را به بازی گرفته یا این که خودش، فقط مهره ای در یک بازی بزرگتر است؟

کتاب مرگ خانم وستاوی

روث ور
روث ور (زاده سال ۱۹۷۷ میلادی) پدیدآور، رمان‌نویس، نویسنده، آموزگار، پیشخدمت، و کتاب فروش اهل بریتانیا است. عمده شهرت وی به سبب خلق رمان‌های هیجانی و روانشناسی است. کتاب‌های مشهور وی عبارت هستند از در یک جنگل تاریک تاریک (۲۰۱۵)، زنی در کابین ۱۰ (۲۰۱۶)، بازی دروغ (۲۰۱۷) و همین‌طور مرگ خانم وستاوی (۲۰۱۸). در کتاب های جنایی او، سبک نوشتن ور با سبک آگاتا کریستی مقایسه می شود. شخصیت های اصلی ور معمولا زنان عادی هستند که خود را در شرایط خطرناک شامل جنایت، پیدا می کنند. ور و کریست...
نکوداشت های کتاب مرگ خانم وستاوی
A captivating and eerie read.
داستانی مسحورکننده و دلهره آور.
Wall Street Journal Wall Street Journal

Ware’s fourth novel is her best yet.
چهارمین رمان «ور»، بهترین اثر او تاکنون است.
Library Journal Library Journal

Atmospheric and twisting in a very Christie-like manner.
با اتمسفری تأثیرگذار، و با پیچ و خم هایی بسیار شبیه به آثار «آگاتا کریستی».
BookPage BookPage

قسمت هایی از کتاب مرگ خانم وستاوی (لذت متن)
اولین قانون فالگیری آدم شناسی همین بود: تا جایی که می توانی مبهم حرف بزن، سعی کن هیچ اطلاعات دقیقی ندهی، مگر این که بتوانی پسش بگیری یا معنایش را بپیچانی، اگر که شدیدا اشتباه حدس زده باشی.

همانطور که از خیابان رد می شد، دستش روی یادداشت مچاله ی توی جیبش بسته شد و به پشت سرش نگاه کرد و پهنای تاریک و دراز پیاده رو را به دنبال هیکلی پنهان در سایه ها جست و جو کرد، اما کسی آنجا نبود. به هر حال، کسی که او بتواند ببیند، نبود. کم پیش می آمد که اسکله آنقدر خلوت باشد.

موهای کوتاه مشکلی «هال» با باد توی صورتش می خورد، عینکش بخار گرفته بود و لب هایش از نمک باد دریا، قاچ قاچ شده بود. اما بسته را محکم تر زیر بغلش گیر داد و از اسکله سمت یکی از خیابان های مسکونی باریک پر از خانه های سفید بلند پیچید که در آن باد چنان ناگهان کاهش پیدا کرد که باعث شد تلوتلو بخورد و چیزی نمانده بود بیفتد. باران کم نشد.