کتاب «دخترک، سمور، ماهی و الاغ» نوشتهی مارجری سواش با تصویرگری امانوئل سانتوس در سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این کتاب که در دستهی آثار طنزآمیز مصور جای میگیرد، در اصل تقلیدی محبتآمیز از کتاب مشهور «پسر، موش کور، روباه و اسب» اثر چارلی مکی است، اما با حالوهوایی بزرگسالانه و بیپرواتر نوشته شده است. در پسزمینه دوران قرنطینه و محدودیتهای همهگیری، سواش روایتی طراحی کرده است که هم طنز اجتماعی دارد و هم لحنی آرامبخش و تسلیبخش، و همین ویژگی آن را به اثری متفاوت و دلنشین تبدیل میکند. ماجرای کتاب با دختری آغاز میشود که برخلاف قهرمانان آثار الهامبخش، بهدنبال روشنبینی یا کشف رازهای زندگی نیست، بلکه تنها آرزو دارد یک میخانهی باز پیدا کند و عطش طولانی قرنطینه را فرونشاند. در طول مسیر، او با یک سمور روبهرو میشود؛ حیوانی که بهواسطهی همهگیری بدنام شده است اما در عین حال با تمایلش به شراب و گرما، همراهی صمیمی برای زن میشود. این دو به زودی به جمعی غیرمعمول بدل میشوند که ماهی ترسو و الاغی پرهیاهو نیز به آن میپیوندند. شخصیت الاغ، با رفتارهای اغراقآمیز و یادآور دونالد ترامپ، رنگوبویی سورئال و طنز سیاسی به روایت میدهد. در کنار هم، این چهار شخصیت در سفری طنزآمیز و بیادعا، مجموعهای از درسهای کوچک زندگی را کشف میکنند؛ درسهایی درباره اهمیت بیمهی مسافرتی، راحتی شلوارهای گشاد و البته ارزش خنده و همراهی در روزگار سخت. لحن سواش گرم، بازیگوش و سرشار از محبت است. او موفق میشود با ترکیب شوخیهای ساده و ارجاعات ظریف به شرایط دوران قرنطینه، هم حماقتهای زمانه را به سخره بگیرد و هم به نیاز انسان به شادیهای کوچک و روزمره اشاره کند. طنز او نه گزنده و تلخ، بلکه لطیف و همدلانه است؛ نوعی شوخطبعی که به جای انتقاد مستقیم، از خلال روابط عجیب میان یک زن و حیوانات سخن میگوید. تصاویر امانوئل سانتوس با طرحهای نرم و مینیمالیستی، این حالوهوای مهربان را تقویت کردهاند و کتاب را به تجربهای هم بصری و هم احساسی بدل میسازند. در لایهی زیرین روایت، مضامین آشنایی به چشم میخورد: ارتباط انسانی در دوران انزوا، امیدی که از دل دوستیهای غیرمنتظره زاده میشود و بازتابی سورئال از واقعیتهای عجیب عصر همهگیری. گنجاندن حیواناتی با شخصیتهای اغراقشده، بهویژه الاغی که شباهت آشکاری به ترامپ دارد، کتاب را از سطح یک حکایت ساده فراتر میبرد و آن را به طنزی اجتماعی بدل میسازد. با این حال، در مجموع لحن اثر بهدور از تندی است و بیشتر بر شادی و همراهی تأکید دارد تا بر نقد سیاسی. از نظر ساختار، کتاب به فصلهای کوتاه تقسیم شده است و هر بخش با متنی به سبک دستنویس و تصویرگری ساده اما گویا همراه است. این قالب باعث میشود که کتاب هم برای ورقزدنی سریع مناسب باشد و هم برای تأملی آرام در لحظات تنهایی. از این رو، اثر بهویژه در زمان انتشارش، اندکی پس از قرنطینههای بزرگ، همچون مرهمی سبکدلانه بر خستگی جمعی عمل کرد. پاسخ خوانندگان و منتقدان نیز عموما مثبت بوده است. بسیاری آن را اثری «دلگرمکننده» و «به شکلی بینقص احمقانه» دانستهاند؛ کتابی که خاطرات دوران قرنطینه را با طنزی شیرین بازتاب میدهد و در عین حال یادآوری میکند که دوستی و خنده حتی در سختترین روزها ممکن است. البته برخی منتقدان اشاره کردهاند که متن به دلیل سبک دستنویس برای همه خوانا نیست یا طنز آن عمق چندانی ندارد. با این حال، بیشتر خوانندگان اذعان داشتهاند که اثر بهخوبی نقش یک هدیهی کوچک برای ایجاد لبخند و سبکی ذهنی را ایفا میکند. در نهایت، «دخترک، سمور، ماهی و الاغ» بیش از آنکه تقلیدی ساده از یک اثر مشهور باشد، تلاشی موفق برای خلق متنی آرامشبخش و خندهآور در دوران پراضطراب است. این کتاب با شخصیتهای عجیب، تصاویر دلنشین و شوخیهای ملایمش، به خوانندگان یادآوری میکند که گاهی دوستیهای کوچک و شادیهای بیادعا همان چیزی هستند که میتواند ما را از سختیها عبور دهد؛ درست همانگونه که یک لیوان شراب یا یک لبخند ساده در دل روزهای قرنطینه معنا پیدا میکند.