کتاب بر قله های نا امیدی

On the heights of despair
کد کتاب : 13403
مترجم :
شابک : 9786002964144
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 228
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1934
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب بر قله های نا امیدی اثر امیل چوران

" این کتاب زندگی من را نجات داد." این را امیلی چوران ، فیلسوف رومانیایی در مورد کتابی می گوید که در مورد جنون و مرگ ، پوچی وجود و عذاب آگاهی تعمق می کند. چوران در تاریک ترین ترس های ما نه تنها دلایلی برای ادامه زندگی می یابد بلکه شوخی کمیک و طنز پوچی در انجام این کار می بیند.این اثر اولیه چوران ، که سوزان سانتاگ او را "برجسته ترین چهره در سنت کیرکگور ، نیچه و ویتگنشتاین" می نامد ، و مارک فومارولی اخیرا او را "اسطوره ... استادنثر فرانسوی "، خطاب کرده ذهن فلسفی را در بحران تب خود-مصرفی به تصویر می کشد. زاده شده در بی خوابی وحشتناکی که چوران آن را" یک شفافیت گیجیمی کندنده که حتی بهشت را به جهنم تبدیل می کند "، چوران بر قله های ناامیدی را در سال 1934 در سن بیست و دو سالگی در رومانی نوشت. این کتاب ما را با چوران جوان آشنا می کند. همچنین چوران را به عنوان خبره ی آخرالزمان ، نظریه پرداز ناامیدی معرفی می کند. برای چوران ، نوشتن و فلسفه با رنج جسمی ارتباط نزدیکی دارند: هر دو با "فضیلت های غزلی" که تنها به افشاگری متافیزیکی منجر می شوند مشترک هستند. نتیجه کتابی است که به عنوان جایگزینی برای خودکشی ارائه می شود. چوران با اعمال مبارزات روح رومانتیک در برابر خدا ، جهان و خود ، انرژی ذخیره شده ای را آزاد می کند که او را با خیال راحت از ناامیدی خود بیرون می آورد. بر قله های ناامیدی ، نخستین مقابله ی فیلسوف با مضامینی را نشان می دهد که در آثار بالغ و بعدی خود به آنها باز می گردد: ناامیدی و فروپاشی ، پوچی و بیگانگی ، بیهودگی و غیرمنطقی بودن وجود. بر قله های ناامیدی، بینش دلهره طعنه آمیز ذهن فلسفی نویسنده اش را ارائه می دهد. همچنین به خوانندگان دیدی شگرف از رشد اولیه چوران می دهد و چشم اندازهای جدیدی را در مورد تکامل وی به عنوان یک نویسنده و متفکر باز می کند.

کتاب بر قله های نا امیدی

امیل چوران
امیل چوران (رومانیایی: Emil Cioran؛ زاده ۸ آوریل ۱۹۱۱ درگذشته ۲۰ ژوئن ۱۹۹۵) فیلسوف و جستارنویس اهل رومانی بود. تحصیلاتش را در دانشگاه بخارست آغاز کرد و همان‌جا بااوژن یونسکو و میرچا الیاده آشنا شد که به دوستی تا پایان عمر انجامید. در ۱۹۳۳ برای ادامه تحصیل به برلین رفت و در آن دوران بیشتر از فلاسفه ای چون نیچه، شوپنهاور، کی‌یرکگور و کانت تأثیر گرفت.[نیازمند منبع] از او آثاری به زبان رومانیایی و فرانسوی به جا مانده‌است. در آثار او موضوعاتی چون نیهیلیسم، پوچی، مرگ و خودکشی، یاس، ب...
نکوداشت های کتاب بر قله های نا امیدی
No modern writer twists the knife with Cioran's dexterity. . . . His writing . . . is informed with the bitterness of genuine compassion
هیچ نویسنده ی مدرنی مانند چوران نمک به زخم انسان نمی پاشد. نوشته های او از وجود تلخی ای در دلسوزی حقیقی حکایت دارند.
Bill Marx, Boston Phoenix

The dark, existential despair of Romanian philosopher Cioran's short meditations is paradoxically bracing and life-affirming. . . . Puts him in the company of Nietzsche and Kierkegaard
ناامیدی تاریک و اگزیستانسیال این فیلسوف رومانیایی به صورتی پارادوکسیکال پذیرنده ی زندگی است و او را در ردیف نیچه و کیرکگور قرار می دهد.
Publishers Weekly, starred review

قسمت هایی از کتاب بر قله های نا امیدی (لذت متن)
همگان معصومیتشان را از کف نمی دهند. ازاین رو همه اندوهگین نیستند. آنان که معصومانه می زیند، نه از سر حماقت که معصومیت موقعیتی است ناب و مبرا از چنین نواقصی بلکه از سر عشق غریزی و ذاتی به طبیعت، که معصومیت همیشه بی درنگ افسون آن را درمی یابد، هم آنان به هماهنگی با زندگی می رسند، به یکی شدن با آن. و چه بسیار رشک می برند به آنها، کسانی که بر قله های ناامیدی در کشمکش اند. فروپاشی مستلزم فقدان کامل معصومیت است، این موهبت شیرین که شناخت ویرانش می کند. شناخت، دشمن زندگی. معصومیت خاک حاصلخیز عشق و اشتیاق است، لذت افسون طبیعی هستی است و تجربۀ ناخودآگاه تناقضاتی که دیگر سرشتی تراژیک ندارند. برای رسیدن به شادی بکر معصومیت نباید آگاهانه در تناقض زیست یا از تراژدی و اندیشۀ مرگ باخبر بود.

چرا نمیتوانیم در خود فروبسته بمانیم؟ چرا در تلاش برای ابراز مضمونها و معناهای ارزشمند درونمان، شکلها و بیان ها را زیر و رو می کنیم؟ تلاشی بیهوده برای به سامان کردن آنچه ناگزیر جریانی آشفته و سرکش است. سازنده تر نبود اگر به سادگی در برابر سیالیت درون خود دست از مقاومت می کشیدیم و، بی قصدی بر عینیت آفرینی، صمیمانه و دلخوش در نزاع و کشمکش های درونی مان غرق میشدیم؟ آن گاه رشد تجربه معنوی را از درون به کمال و با | شور و شدتی سرشارتر لمس می کردیم.