عالی.. این کتاب دیویی باعث شد لیبرالیسم متحول بشه و بتونه با شرایط دوران صنعتی همخوانی بشه و از رکود بزرگ عبور کنه. نوستههای دیویی و هابهاوس لیبرالیسم رو از بحران نجات دادن
کتابی خوبی در رابطه با لیبرالیسم مدرن در قرن ۱۹ و ۲۰ و دیدگاه این متفکر که لیبرالیسم دراره کم کم حیاتش رو از دست میده.
دیویی هرگز فکر نمیکرد که عمر لیبرالیسم به سر آمده . نقد دیویی بیشتر به این بود که لیبرالیسم مدرن توجه اکیدی به آزادیهای فردی داشته و هزینهی این تمرکز متوجه عدالت اجتماعی و فدا شدن جامعه به مثابه یک کل است . به معنایی دیویی یک پروگرسیویست بود و میخواست تا ارزشهای سوسیالیستی هم (تا نقطه ای که تضادی با آزادیهای بنیادی لیبرال نداشته باشد ) وارد نظرگاه لیبرالها شود .
دیوبی خودش لیبرال نو بود و با لیبرالهای کلاسیک و واقعی در تضاد بود و عملا انحراف در اموزههای لیبرالیستی به وجود اورد , حرفهای این ادم و لیبرال نو بیشتر در احزاب چپی و سوسیال دمکرات هاست تا در احزاب لیبرال و ازادی خواه