کتاب همزاد

The Double
کد کتاب : 2373
مترجم :
شابک : 978-964-209-144-7
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 216
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 18
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

همزاد
The Double
کد کتاب : 21364
مترجم : ناصر موذن
شابک : 978-6003763999
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 216
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

همزاد
The Double
کد کتاب : 3148
مترجم :
شابک : 9780000760722
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 252
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 1846
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

همزاد
The Double
کد کتاب : 13584
مترجم :
شابک : 978-9643745257
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 181
سال انتشار شمسی : 1394
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب همزاد اثر فئودور داستایفسکی

کتاب همزاد، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که نخستین بار در سال 1846 منتشر شد. این رمان به داستان یک کارمند دولت می پردازد که به ورطه ی جنون کشیده می شود. داستان همزاد، درباره ی کشاکش های روانشناسانه ی مردی به نام یاکوف پتروویچ گلیادکین است که مدام با شخصی رو به رو می شود که در ظاهر، دقیقا شبیه اوست اما خصوصیت هایی کاملا متضاد با او—یعنی اعتماد به نفس بالا، پرخاشگری و برونگرایی—را از خود نشان می دهد. کتاب همزاد، مفهوم «گسستگی شخصیت» را در آثار داستایفسکی مطرح نمود؛ مفهومی که به یکی از ویژگی های روانشناسانه ی اصلی در رمان های بعدی این نویسنده ی بزرگ تبدیل شد. این کتاب درخشان، سقوط شخصیت اصلی خود به اعماق جنون را به شکلی به یاد ماندنی و شاعرانه به تصویر می کشد.

کتاب همزاد


ویژگی های کتاب همزاد

فئودور داستایفسکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات روسیه

فیلمی بر اساس این کتاب در سال 2013 ساخته شده است.

فئودور داستایفسکی
فئودور میخایلاویچ داستایوفسکی، زاده ی ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ و درگذشته ی ۹ فوریه ی ۱۸۸۱، نویسنده ی مشهور و تأثیرگذار روس بود. پدر داستایفسکی پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش، دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. او در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه ی شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آن جا ماندند. داستایفسکی در پانزده سالگی مادر خود را از دست داد. او در همان سال امتحانات ورودی دانشکده ی مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ی ۱۸۳۸ وارد این دانشکده شد. در تابستا...
نکوداشت های کتاب همزاد
It illustrates Dostoevsky's uncanny ability to capture the complexity of human emotion.
این اثر نشان دهنده ی توانایی اسرارآمیز داستایفسکی در درک و به تصویر کشیدن پیچیدگی عواطف انسانی است.
Amazon Amazon

By one of the most outstanding and influential writers of modern literature.
نوشته ی یکی از برجسته ترین و تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات مدرن.
The Reader's Encyclopedia

A surprisingly modern hallucinatory nightmare.
کابوسی وهم آلود که به شکل غافلگیرکننده ای مدرن است.
Penguin Random House Penguin Random House

قسمت هایی از کتاب همزاد (لذت متن)
حالا دیگر آقای گولیادکین کمترین تردیدی نداشت که دیگر در سرزمین رویاها نیست، بلکه در شهر پترزبورگ و در آپارتمان خود در طبقه ی چهارم ساختمان بزرگ در شستیلا و چنی به سر می برد. پس از این کشف مهم چشمانش را با حالتی عصبی بست، انگار افسوس می خورد که از سرزمین رویاهایش بیرون آمده است. دلش می خواست برای یک دقیقه هم که شده به آنجا بازگردد. اما یک دقیقه بعد با یک خیز از رختخواب بیرون جست. احتمالا فورا افکار پریشان خود را رها کرد. مستقیم به سمت آینه ای که روی قفسه بود، رفت. گرچه چهره ی خواب آلود و سر نسبتا تاسش در نظر اول چندان جلب توجه نمی کرد، اما صاحبش از آنچه در آینه می دید، راضی بود.

ساعت نزدیک هشت بود که مشاور صاحب عنوان، یاکوف پتروویچ گولیادکین از خواب طولانی بیدار شد. خمیازه کشید، بدنش را کش و قوسی داد و سرانجام چشمانش را کاملا باز کرد. دو دقیقه بی حرکت در رختخواب ماند، گویی کاملا مطمئن نبود که بیدار شده یا هنوز خواب است. در مورد حقیقی یا رویایی بودن آنچه در اطرافش بود، تردید داشت. شاید آنچه می دید ادامه ی رویاهای درهم و مغشوش وی بود. به هر حال خیلی زود حواس و درک عادی روزانه ی خویش را بازیافت. دیوارهای سبز کثیف دودزده و غبارگرفته ی اتاق کوچک، قفسه ها و صندلی های چوبی، میز قرمزرنگ و کاناپه ی چرمی قرمز با گل های سبز ریز بر روی آن و لباس هایی که شب گذشته باشتاب روی آن کپه کرده بود با نگاهی آشنا به او می نگریستند.

آقای گالیادکین همچنان درجا ایستاده، چشمش به دنبال او بود. اما رفته رفته به خود آمد. با غیظ در دل گفت: «یعنی چه؟ چه شده؟ یعنی من واقعا دیوانه شده ام؟»