«مار و آسمان» داستانی است صمیمانه درباره توانمندی درونی و بارور ساختن آن. نویسنده در واقع با نگاهی خاص به ارائه این مضمون پرداخته که جهان هستی و طبیعتی میتواند از موجودات زنده روی خود انرژی و توان حرکت دریافت کند. در این کتاب نویسنده داستان بچه ماری را روایت می کند که ناتوان از دیدن آسمان است. او ابتدا به خاطر نقص خود دلتنگ و دلزده از دوستانش میشود اما در ادامه و در سفری عجیب به اعماق جنگل، شکلی دیگر دیدن و تجربه کردن ارتباط با طبیعت را تجربه میکند. او متوجه میشود که میتواند از طبیعت خواستهای داشته باشند و آن را تحت خواست خود در بیاورد.
کتاب مار و آسمان