کتاب جزیره ی سرخ

Red Island
کد کتاب : 13720
مترجم :
شابک : 978-6001197239
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 145
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1960
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

معرفی کتاب جزیره ی سرخ اثر میخائیل بولگاکف

بولگاکف نمایش جزیرهٔ سرخ را در قالب زندگی مردمی خیالی با شکلی هنرمندانه و خلاق به نگارش در آورده، قالبی بر گرفته از سنت روزنامه نگاری قرن نوزدهم فرانسه که حتی در زمان بولگاکف کمی کهنه به نظر می رسیده، و بازماندهٔ سنت فرانسوی فلتون (۲) در آغاز قرن نوزدهم بوده است. در قرن نوزدهم، روزنامه های پر تیراژ، صفحه ای اضافی به عنوان ملحقه ای در روزنامه به خواننده ارائه می دادند و در این صفحه خارج از زبان و قواعد روزنامه نگاری با زبان روزمره با مخاطب سخن می گفتند. بعدها این صفحهٔ اضافه با خط برش به عنوان پاورقی به خواننده عرضه شد و پس از مدتی بین خوانندگان جا باز کرد و و موجبات تفرج خاطر، هواداری خواننده و استمرار او در خواندن روزنامه شد. این ستون نوشتاری یا پاورقی در مطبوعات فرانسه، پدیده ای برای دموکراتیزه کردن مطبوعات تلقی می شد که در آن تعلق خاصی به سبک نگارش یا نوع نوشته اعم از شعر، داستان، چیستان یا حتی پاره های طنزآمیز احساس نمی شد. بولگاکف نمایش نامهٔ خود را به این ژانر روزنامه نگاری نزدیک کرد و در فضای انقلاب زدهٔ شوروی دههٔ بیست برای مردم عادی سرگرمی ادبی فرهنگی ایجاد کرد. هدف وی ارتقای سطح زیبایی شناسی اثر نمایشی، چه در شکل نوشتاری و چه در شکل اجرایی آن نبود. شاید بتوان گفت بولگاکف برآیند طنز فرانسوی نشئت گرفته از دوران طولانی انقلاب فرانسه را در ژانر سادهٔ نگارش فلتون، نوشتاری ساده و همه فهم برای مردم عادی یافت و آن را در تجربیات نمایش نامه نویسی خود به کار بست. اصولا فلتون را با دو مولفه می توان شناخت: یکی شکل داستان غیرواقعی (با ارائهٔ تصویری مشخص) و دیگری شکل تحلیلی (تعمیم مشخص موقعیت).

کتاب جزیره ی سرخ

میخائیل بولگاکف
میخائیل آفاناسیویچ بولگاکف، زاده ی ۱۵ مه ۱۸۹۱، کیف و درگذشته ۱۰ مارس ۱۹۴۰، مسکو، نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور روسی در نیمه ی اول قرن بیستم است. مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا است.میخائیل بولگاکف در پانزدهم ماه مه ۱۸۹۱ در خانواده ای فرهیخته در شهر کیف اوکراین متولد شد. پدرش آفاناسی ایوانویچ دانشیار آکادمی علوم الهی و مادرش، واروارا میخائیلونا دبیر دبیرستانی در شهر کیف بود. پس از تولد فرزند اول، یعنی میخائیل، مادر از تدریس دست کشید و بیشتر وقت خود را به تربیت او اختصاص داد. بعد از میخائیل ...
قسمت هایی از کتاب جزیره ی سرخ (لذت متن)
گنادی: چیه مثل طوطی تقلید می کن؟ درست حرف بزن. متلکین: به چشم. پشت «ماری استوارت» داغون شده، گنادی پانفیلوویچ. گنادی: یعنی که من بیام برات پشتش رو درست کنم. الکی می ری سر چیزای بیخود... رفوکاری! متلکین: کلا سوراخ سوراخ شده گنادی پانفیلوویچ. همین چند وقت پیش رفتم پایین دیدم از میونش کارگرهای صحنه دیده می شن... (تلفن روی میز زنگ می زند.) گنادی: وصله ش کن. (گوشی را برمی دارد.) بله؟ بلیت مجانی نداریم. وجدان داریم. (گوشی را می گذارد.) خیلی عجیبه. تو تراموا نشسته باشن از کنترلچی بلیت مجانی نمی خوان، همین که وارد تئاتر می شن، انگار خیریه باز کردیم، انتظار دارن مجانی باشه. این دیگه بی شرمیه. ای ای... بی شرمیه