کتاب «من ، تو هستم» توسط خانم رفیلویی موآلالی نوشته شده. فکر کنین یه روز صبح از خواب بیدار شدین و دیدین همهی دوستاتون شبیه شما شدن! خب، این کتاب یه جورایی همچین حسی رو بهتون میده. ولی نه اینکه واقعا همه شبیه هم بشن بلکه یادمون میاره که چقدر با هم مهربون و نزدیکیم. حالا این شخصیت دلستان، اوبونتو چیه؟ اوبونتو یه کلمهی آفریقاییه که میگه من هستم چون تو هستی. یعنی ما همه مثل دونههای یه انار خوشمزهایم، جدا جدا ولی با هم توی این کتاب، نویسنده مثل یه دوست خوب، با کلمههاش دست ما رو میگیره و میبره به یه سفر خیالی. میدونین چی میبینیم؟ بچههایی که با هم میخندن، بازی میکنن، و به هم کمک میکنن. انگار داریم توی یه آینه نگاه میکنیم و میبینیم که چقدر میتونیم مهربون باشیم. وقتی این کتاب رو میخونین، انگار دارین آبنبات رنگینکمونی میخورین! هر صفحهاش پر از رنگهای شاد و نقاشیهای قشنگه که ماهرانه کشیده شدند. این نقاشیها جوری هستن که انگار میخوان از کتاب بپرن بیرون و باهاتون بازی کنن
این کتاب مثل یه جعبهی جادوییه که توش پر از پیامهای قشنگه: - مثلا یادمون میاره که وقتی یکی غمگینه، میتونیم بغلش کنیم تا حالش خوب شه. یا اینکه چطور میتونیم با هم بازی کنیم و کلی بخندیم، حتی اگه شبیه هم نباشیم. - و اینکه چقدر خوبه که به همدیگه کمک کنیم، مثل وقتی که با هم یه قلعهی شنی بزرگ میسازیم. آخرش هم، وقتی کتاب رو تموم میکنین، یه حس خوب و گرم مثل آفتاب توی دلتون میمونه. یه جورایی انگار همهی دنیا دوستتون شده! پس اگه دوست دارین یه سفر باحال برین، با دوستای جدید آشنا بشین، و کلی چیزای خوب یاد بگیرین، حتما این کتاب رو بخونین. بعد خوندنش، هر وقت تو آینه نگاه کنین، یه لبخند قشنگ رو صورتتون هست و میگین: «من تو هستم، و تو منی»
کتاب من ، تو هستم