کتاب در کوران زمستان

In the Midst of Winter
کد کتاب : 5044
مترجم :
شابک : 9789646382824
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 339
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

در دل زمستان
In the Midst of Winter
کد کتاب : 13967
مترجم : گلشن محجوب
شابک : 978-9641916413
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 305
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 10 اردیبهشت

معرفی کتاب در کوران زمستان اثر ایزابل آلنده

کتاب در کوران زمستان، رمانی نوشته ی ایزابل آلنده است که اولین بار در سال 2017 منتشر شد. ریچارد بومستر، مردی شصت ساله و متخصص در حوزه ی حقوق بشر، در میانه ی کورانی در بروکلین با خودروی اویلین اورتگا، مهاجری جوان و غیرقانونی از گواتمالا، تصادف می کند. وقتی اویلین اورتگا به در خانه ی ریچارد می رود و از او تقاضای کمک می کند، اتفاقات شکلی غیرمنتظره و جدی تر به خود می گیرد. ریچارد که نمی داند باید چه کار کند، از مستأجر خود، استاد دانشگاهی 62 ساله و اهل شیلی به نام لوسیا ماراز، کمک می گیرد. این سه شخصیت کاملا متفاوت، در داستان شگفت انگیزی گرد هم می آیند که از بروکلین کنونی تا تاریخ اخیر گواتمالا، و دهه ی 1970 در شیلی و برزیل را شامل می شود.

کتاب در کوران زمستان


ویژگی های کتاب در کوران زمستان

ایزابل آلنده از نویسندگان پرفروش شیلی

ایزابل آلنده
ایزابل آلنده، زاده ی 2 آگوست 1942، نویسنده ای اهل شیلی است. رمان‌های او اغلب در سبک رئالیسم جادویی جای می‌گیرند. در سال ۱۹۸۱ زمانی که پدربزرگش در بستر بیماری بود، ایزابل نگاشتن نامه‌ای به وی را شروع کرد که دستمایه رمان بزرگ «خانه ارواح» گردید. پائولا نام دختر وی است که پس از تزریق اشتباه دارو به کما رفت. ایزابل رمان «پائولا» را در سال ۱۹۹۱ بصورت نامه‌ای خطاب به دخترش نوشته‌است. رمان‌های آلنده به بیش از سی زبان ترجمه شده و نویسنده خود را به...
نکوداشت های کتاب در کوران زمستان
A timely message about immigration and the meaning of home.
پیامی مرتبط با زمانه درباره ی مهاجرت و معنای خانه.
People People

A mesmerizing story.
داستانی مسحورکننده.
Barnes & Noble

A heartfelt and raw tale.
داستانی پراحساس و بی پرده.
RT Book Reviews

قسمت هایی از کتاب در کوران زمستان (لذت متن)
تنها علاج برای این همه بداقبالی، عشق است. نیروی جاذبه نیست که کیهان را در تعادل نگه می دارد، بلکه قدرت وصل کننده ی عشق این کار را می کند.

او آنقدر با این احساس آرامش بخش خوشبختی ناآشنا بود که حتی نمی توانست آن را تشخیص دهد.

بدنش داشت پیر می شد، اما در درون، همان نوجوانی را که قبلا بود، دست نخورده نگه داشته بود.