کتاب هفت تیرکش

The Gunslinger
برج تاریک 1
کد کتاب : 1400
مترجم :
شابک : 978-964-243-110-6‬
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 232
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 1982
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

استیون کینگ از پرفروش ترین نویسندگان آمریکا

فیلمی بر اساس این کتاب در سال 2017 ساخته شده است.

از پرفروش های آمریکا

معرفی کتاب هفت تیرکش اثر استیون کینگ

کتاب هفت تیرکش، رمانی نوشته ی استیون کینگ است که اولین بار در سال 1982 منتشر شد. رمان هفت تیرکش که در آمریکا به فروش فوق العاده بالایی دست یافته، یکی از قدرتمندترین و جذاب ترین شخصیت های ساخته ی ذهن استیون کینگ را به مخاطبین معرفی می کند: رولند، آخرین هفت تیرکش. او شخصیتی اسرارآمیز و منزوی است که راهی سفری هیجان انگیز در جهان خیر و شر شده است. در این دنیای ویران و تاریک، رولند به دنبال مرد سیاهپوش می رود، با زنی اغواگر به نام آلیس آشنا می شود و رابطه ای دوستانه با پسری نیویورکی به نام جیک تشکیل می دهد. کتاب هفت تیرکش، گردبادی از هیجان و تعلیق است که مخاطبین را مستقیماً به درون خود می کشد.

کتاب هفت تیرکش

استیون کینگ
استیون ادوین کینگ که به اختصار با نام استیون کینگ میان مردم شناخته می شود، نویسنده ی رمان و داستان های کوتاه است که در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ در ایالات پورتلند در آمریکا به دنیا آمد. استیون یکی از برترین نویسنده های قرن حاضر محسوب می شود. اغلب آثار کینگ در ژانر وحشت بوده و می توان گفت که او برترین نویسنده ی ژانر وحشت در حال حاضر به شمار می آید.کینگ در سال ۱۹۷۰ از دانشگاه شهر مین (مکان تولدش) فارغ التحصیل شد و از آن زمان به بعد شروع به نوشتن داستان نمود. ۴ سال بعد کینگ موفق به انتشار اولین رمان خود ب...
نکوداشت های کتاب هفت تیرکش
Brilliant, fresh and compelling.
درخشان، تازه و هیجان انگیز.
Booklist Booklist

A magical mix of science fiction, fantasy, and horror.
ترکیبی جادویی از داستان های علمی تخیلی، فانتزی و وحشت.
Barnes & Noble

قسمت هایی از کتاب هفت تیرکش (لذت متن)
هفت تیرکش در راهروی کلیسا ایستاد، در سایه ی آن مخفی شد و نگاهی به داخل افکند. تمام نیمکت ها پر و حضار ایستاده بودند. (او کنرلی و فرزندانش؛ کاستنر، مالک مغازه بزرگ خشکبار و همسرش؛ تعدادی از مشتری های دائمی بار؛ جمعی از زنان شهر که هرگز آنان را ندیده بود؛ و با کمال تعجب، شب را دید.) آنان سرودی روحانی را بدون هماهنگی با هم می خواندند. هفت تیرکش با کنجکاوی به زن کوهستان نشین بالای منبر نگاه کرد. آلیس قبلا به او گفته بود. «اون زن تنها زندگی می کنه و به ندرت کسی اونو می بینه. فقط یکشنبه ها از خونه بیرون میاد. اسمش سیلویا پیتسونه. اون دیوونه ست، اما برای مردم شهر افسون و جادو می کنه. اونا جادوگری رو دوست دارن. با اوضاع زندگی شون جور درمیاد.» با هیچ معیاری نمی شد آن زن را توصیف کرد.

سینه اش مانند خاک ریز بود. گردن سیخ و ستبرش، قرص سفید صورتش را بالا نگه داشته بود؛ صورتی با دو چشم بزرگ و تیره همچون دو رودخانه ی عمیق و کوچک. موهای قهوه ای زیبا و پرپشتش آنقدر آشفته و نامنظم می نمود که با سنجاق سری به بزرگی سیخ کباب جمعشان کرده بود. لباسی از جنس کرباس به تن داشت. با دستان ستبرش کتاب سرود را در دست گرفته بود. پوستش نرم و صاف بود. با خود فکر کرد آن زن باید بالغ بر سیصد پوند وزن داشته باشد. ناگهان گرایشی شدید نسبت به او احساس کرد که تنش را به لرزه انداخت و سبب شد رویش را برگرداند.

زمان، دزد خاطرات است.