کتاب "فلسفه اخلاق کانت"، نوشتهی رابرت ان. جانسون، نخستینبار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و بهعنوان یکی از مدخلهای کلیدی در دایرهالمعارف فلسفه استنفورد و نیز نقطهعطفی در مطالعات تحلیلی پیرامون اخلاق کانتی شناخته میشود. این اثر در عین ایجاز، یکی از روشنترین و دقیقترین تفسیرهای معاصر از اخلاق کانت را ارائه میدهد و در ادامهی آن، جانسون در مجموعهی کمبریج نیز با نگارش فصلهای تحلیلی، به بسط این تفسیر میپردازد. مخاطبان آن عمدتا دانشجویان فلسفه، پژوهشگران حوزهی اخلاق و علاقهمندان به اندیشهی کانتاند، اما سبک نگارش متعادل، روشن و آکادمیک کتاب، آن را برای خوانندهی علاقهمند غیرمتخصص نیز قابلدسترس کرده است. هستهی مرکزی این کتاب، خوانشی از اصل بنیادین اخلاق کانت است، یعنی امر مطلق (Categorical Imperative). جانسون توضیح میدهد که از نگاه کانت، اخلاق نه بر اساس میل، عاطفه یا پیامد، بلکه صرفا بر بنیان عقل عملی و عاملیت خودمختار استوار است. یعنی فاعل اخلاقی، نه بهدلیل مصلحت یا ترس از پیامدها، بلکه به این دلیل که خودش را مقیاس عقلانی رفتار میداند، به الزامهای اخلاقی پایبند میماند. این رویکرد، اخلاق را نه چیزی بیرونی، بلکه درونی، ضروری و درعینحال جهانشمول میسازد. از این منظر، نافرمانی از اخلاق، در واقع انکار عقلانیت خویشتن است، و درست از همینجاست که کرامت انسان در نگاه کانت معنا مییابد: در قدرت عقلانی برای وضع قانون برای خود. جانسون در کنار این اصل مرکزی، مضامین کمتر پرداختهشدهای را نیز برجسته میکند. یکی از این مضامین، مسئلهی «وظایف نسبت به خود» است که کانت در نوشتههای متأخرش بدان توجه کرده. برخلاف برداشت رایج که اخلاق را عمدتا مربوط به روابط بین افراد میداند، کانت معتقد است بیتوجهی به عزت نفس، خوارداشت شخصیت خود، و غفلت از رشد اخلاقی خویش، نوعی تحقیر عقلانیت است. از اینرو، خودسازی اخلاقی نه یک امر اخلاقی ثانویه، بلکه عنصری بنیادین در نظریهی اوست. جانسون نشان میدهد که این بعد کمتر خواندهشده، یکی از کلیدهای درک انسانگرایی نهفته در کانت است. مسئلهی دیگر، نسبت میان قانون اخلاقی و علیت است. برخلاف قرائتهایی که کانت را بهطور کامل از نظام طبیعت جدا میکنند، جانسون توضیح میدهد که کانت علیت اخلاقی را نیز نوعی علیت قانونمانند میداند، اما در سطح عقلانی. یعنی انسان، چون خودْ قانون میگذارد، در قلمرو آزادی، همچون طبیعتی عقلانی عمل میکند. این تلقی، پل روشنی میان اخلاق و قانونمندی طبیعت برقرار میسازد، بیآنکه انسان را تقلیل به یک موجود طبیعی کند. نکتهی ظریف دیگری که جانسون در تفسیر خود برجسته میسازد، تمایز میان «ارزش اخلاقی» و «شایستگی» است. برخلاف خوانشهای سختگیرانه از کانت که هر کنشی را فقط در صورتی اخلاقی میدانند که صرفا از روی وظیفه انجام شده باشد، جانسون نشان میدهد که کانت بین کنشهایی که تنها بهدلیل وظیفه انجام میشوند (و ارزش اخلاقی دارند) و کنشهایی که هم از وظیفهاند و هم با انگیزههایی همچون دلسوزی و میل به خیر همراهند (و شایستگی دارند)، تمایز قائل میشود. این تفسیر، بعد انسانیتر و غنیتری به اخلاق کانتی میبخشد. آنچه کار جانسون را ارزشمند میسازد، نه فقط تبیین روشن مفاهیم، بلکه توانایی او در پیوندزدن اخلاق کلاسیک کانت با مسائل و زبان فلسفهی معاصر است. او بهجای سادهسازی یا انتزاعیکردن اندیشهی کانت، نشان میدهد که چگونه مفاهیمی چون خودمختاری، عاملیت عقلانی، وظیفه، کرامت و حتی احساس، در دل یک نظریهی منسجم و درونی از اخلاق جای میگیرند. کتاب او بهویژه برای کسانی که به دنبال فهم جایگاه عقل در اخلاق، مسئلهی کرامت انسانی، یا امکان پیوند اخلاق با آزادی هستند، پاسخی دقیق و در عین حال الهامبخش فراهم میآورد. اگر در جستوجوی متنی هستید که در عین فشردگی، به عمق برود و درک شما را از اخلاق کانت دگرگون کند، "فلسفه اخلاق کانت" از رابرت ن. جانسون نقطهی شروعی کمنظیر است. چه در حال بازخوانی مبانی متافیزیک اخلاق کانت باشید و چه در پی درکی عملیتر از خودمختاری، این اثر شما را به گفتوگویی زنده با سنت فلسفی دعوت میکند.
درباره رابرت ن جانسون
رابرت ن جانسون استاد فلسفه در دانشگاه Missouri میباشد. وی مقالات متعددی در زمینه اخلاق و اخلاق نزد کانت نگاشته است.