من کتاب رو دوست داشتم. با اینکه تعداد صفحاتش زیاد بود اما چون جنایی- پلیسی بود و خیلی روان و خوش خوان بود جذبم کرده بود. قلمش رو دوست داشتم. فلاش بک هاش به گذشته رو و بی پروایی نویسنده رو در پرداختن به موضوع خشونت و جنبههای روان انسانها دوست داشتم. اینکه آدمها هیولا متولد نمیشن. این محیطه و عوامل بسیار دیگه س که ازشون جنایت کار میسازه.
بابا خانم کلالی ریش و محاسن بچه هات سفید شده یکم اجازه بده خودشون هم انتخاب کننده باشن. همچین میگه به فرزندانم توصیه نمیکنم آدم فک میکنه چهارده پونزده سالشونه.
میشد سر خوردگیهای موسی رو در رابطه با زنان در لفافه بیان کرد نه با توصیف واضح از اندام زنان و روابطش با آنها به نظرم نویسنده زیاده روی کرده و در نیمههای داستان هم جا به جا شدن موسی با سمیع لو میرود گمونم اگر در پایان روشن میشد جالبتر بود
داستان خوبی میشد اگه از زمینههای جنسی استفاده نمیکرد من شخصا خواندن این کتاب رو به کسی به ویژه فرزندانم توصیه نمیکنم