کتاب به سوی تئاتر بی چیز

Towards a Poor Theatre
کد کتاب : 14733
مترجم :
شابک : 978-9643412135
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 244
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1968
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 16
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب به سوی تئاتر بی چیز اثر یرژی گروتفسکی

"یرژی گروتفسکی" در سال 1968 کتاب "به سوی تئاتر بی چیز" را منتشر کرد که ثبتی از تحقیقات تئاتری است که در تئاتر تجربی وی در لهستان انجام شده است و در آن تجربه ی خود در رابطه با تئاتر را در کنار روش شناسی تئاتر به مخاطب ارائه می دهد. این کتاب، اثری کلاسیک در زمینه بازیگری و اجرا است."پیتر بروک" در پیشگفتار نسخه اصلی نوشته است : "گروتفسکی بی نظیر است. اما چرا؟ ،زیرا با توجه به دانش من از زمان "استانیسلاوسکی" فرد دیگری در جهان، ماهیت بازیگری ، پدیده آن ، معنای آن ، ماهیت و علم فرآیندهای ذهنی، جسمی ،عاطفی خود را ، به اندازه گروتفسکی بررسی نکرده است. "ریچارد شکنر "، گروتفسکی را یکی از چهار کارگردان بزرگ تئاتر غربی خوانده است. "یرژی گروتفسکی" در سال 1933 در لهستان متولد شد. در سال 1982 به ایالات متحده نقل مکان کرد و در دانشگاه کالیفرنیا کار کرد و بعد ها به ایتالیا نقل مکان کرد ، جایی که تحقیقات تئاتری منحصر به فرد و عمیق خود را ادامه داد. وی در سال 1999 درگذشت .
در دهه 1950 لهستان ، "یرژی گروتفسکی" پیشگام ایده آزمایشگاه تئاتر به عنوان محلی برای نمایش تئاتر از طریق فرآیند آزمایش و تجربه بود. این کتاب تجربیات وی را به عنوان اساسی از آنچه ما در تئاتر معاصر می بینیم و سنت های غنی اشکال نمایشی از سراسر جهان نشان می دهد. "به سوی تئاتر بی چیز" گوهرهای ارزشمند بسیاری را برای هرکسی که به تئاتر علاقه مند است در اختیار وی می گذارد. "یرژی گروتفسکی" الهام بخش تمام افرادی است که به تئاتر به شکل هنری اعتقاد دارند.

کتاب به سوی تئاتر بی چیز

یرژی گروتفسکی
یرژی مارین گروتوفسکی کارگردان تئاتر لهستانی و مبدع تئاتر تجربی، تئاتر آزمایشی یا لابراتواری و تئاتر بی‌پیرایه یا تئاتر بی‌چیز است.تئاتر بی‌پیرایه شکلی از نمایش امروزی است که از تمامی عناصر غیرضروری صحنه، اعم از نور و آرایه و لباس و مانند آن، فاصله می‌گیرد و صرفاً بر کار بازیگر و حقیقت رابطهٔ زندهٔ تماشاگر استوار است.
قسمت هایی از کتاب به سوی تئاتر بی چیز (لذت متن)
می دانیم که از دید نظری، هر بازیگر باید هر روز هنر خود را به نقد بکشد مثل نوازندگان پیانو، رقصنده ها و نقاشان و اگر این کار را نکند دور نیست روزی که دچار جمود شود و بیش از پیش کلیشه ها را به کار گیرد و در سرازیری زوال بیفتد. ما این را می دانیم،با این همه در جستجوی بی وقفه خون تازه و سرزندگی جوانی تلاش چندانی نمی کنیم. البته به استثنای چند تن از مستعدترین آدم ها که طبعا بیشترین بخت و اقبال هم نصیبشان می شود و بیشترین وقت را هم صرف می کنند.

گروتفسکی یگانه است. چرا؟ چون تاجایی که من می دانم، پس از استانیسلاوسکی ، تنها گروتفسکی به گونه ای عمیق درباره ماهیت، پدیده و معنای بازی بازیگر و درباره ماهیت و علم فرایندهای ذهنی، بدنی و احساسی به مطالعه پرداخته است. او تئاتر خود را به حق یک آزمایشگاه می نامد. تئاتر او یک مرکز پژوهشی است؛ تنها تئاتر پیش رو که در آن نه بی چیزی عیب است و نه بی پولی عذری برای روش های نامناسب. روش هایی که خود به خود هر تجربه ای را به تباهی می کشند. در تئاتر گروتفسکی، مثل هر آزمایشگاه حقیقی دیگری، تجربه ها از اعتبار علمی برخوردارند؛ چرا که شرایط اساسی کار در آن ها مراعات شده است. درتئاتر گروتفسکی از محدودیت زمانی خبری نیست و هر چه هست تمرکز مطلق گروهی کوچک است. بنابراین، اگر یافته های او برای شما جالب است، باید به لهستان سفر کنید.