کتاب صداها

Voices
کد کتاب : 14870
مترجم :
شابک : 978-6003674394
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 272
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

نامزد جایزه بهترین کتاب نوجوانان لوکاس سال 2007

معرفی کتاب صداها اثر اورسلا کی لوگوین

کتاب «صداها» رمانی نوشته ی «اورسلا کی. لوگوین» است که نخستین بار در سال 2006 انتشار یافت. «آنسول» زمانی شهری آرام و سرشار از کتابخانه ها، مدارس و معابد بود. اما مدت ها از آن زمان گذشته است، و فاتحان این شهر ساحلی اکنون خواندن و نوشتن را جرمی در نظر می گیرند که مجازاتش، مرگ است. آن ها همچنین اعتقاد دارند «خانه اوراکل» که آخرین مخفیگاه تعداد اندک کتاب های بر جای مانده به حساب می آید، پر از شیاطین و نیروهای اهریمنی است. اما برای نوجوانی هفده ساله به نام «ممر»، این خانه یک پناهگاه است: جایی برای خانواده، تحصیل، سنت ها، و خاطرات—تنها جایی که «ممر» در آن واقعا احساس امنیت می کند. پس از مدتی، شاعری به نام «اورک» و همسرش از راه می رسند و همه چیز در زندگی «ممر» دگرگون می شود.

کتاب صداها

اورسلا کی لوگوین
اورسولا کروبر لو گویین، زاده ی 21 اکتبر 1929، نویسنده ی فمینیست سبک علمی-تخیلی است. لو گویین در عرصه های رمان، شعر، داستان کودکان و جستارنویسی طبع آزمایی کرده است، اما بیشتر شهرتش به خاطر داستان های علمی- تخیلی و فانتزی هایی است که به شکل داستان کوتاه یا رمان نوشته است. او که اولین داستان هایش را در این گونه ی ادبی در دهه ی ۱۹۶۰ به چاپ رساند، اکنون یکی از مهم ترین نویسندگان داستان های علمی -تخیلی محسوب می شود.مشهورترین آثار لو گویین علمی-تخیلی هستند، اما او آثاری گوناگون شامل بیش از ۱۹ رمان ع...
نکوداشت های کتاب صداها
A haunting and gripping story.
داستانی به یاد ماندنی و گیرا.
Barnes & Noble

A novel that readers will not soon forget.
رمانی که مخاطبین به این زودی ها فراموش نخواهند کرد.
Amazon Amazon

An exotic, fantastic world.
جهانی عجیب و شگفت انگیز.
Audible

قسمت هایی از کتاب صداها (لذت متن)
هیچ وقت سعی نکردم دوختن را یاد بگیرم یا عاشق بشوم و ازدواج کنم. روزی وقت سر در آوردن از عشق و عاشقی می رسید، اما هنوز وقتش نبود. اول از همه باید می فهمیدم که هستم. قول داده بودم که به مسیرم ادامه دهم.

ما در اینجا همراه با خدایان و روح گذشتگانمون زندگی می کنیم، در بین آن ها و آن ها در بین ما. ما با آن ها دوام می آوریم. ما زخم خوردیم. ناتوان شدیم. اسیر شدیم. اما فقط اگه خرد و آگاهی ما رو از بین ببرن، ما رو از بین بردن.

می خواستم لباس های خودم را بپوشم چون باید خودم می بودم. شاید مجبور بودم خودم را کمی توی خطر بیاندازم، تا با آن ها احساس همراهی کنم.