1. خانه
  2. /
  3. کتاب کودک سیاه

کتاب کودک سیاه

نویسنده: کامارا لی
3 از 1 رأی

کتاب کودک سیاه

L'Enfant noir
انتشارات: دیدآور
٪15
180000
153000
معرفی کتاب کودک سیاه
"کودک سیاه" رمانی نیمه‌اتوبیوگرافیک از نویسنده‌ی گینه‌ای کامارا لی است که نخستین‌بار در سال ۱۹۵۳ منتشر شد. این اثر، که به‌عنوان یکی از متون بنیادی ادبیات مدرن آفریقایی به زبان فرانسه شناخته می‌شود، تصویری لطیف و درون‌نگر از کودکی، هویت و گذر از سنت به دنیای مدرن در بستر آفریقا ارائه می‌دهد. لی با نثری غنایی و خاطراتی زنده، روایتی عمیقا شخصی خلق می‌کند که فراتر از جغرافیای آن طنین‌انداز می‌شود و خواننده را به درون دنیای پسرکی دعوت می‌کند که میان دو فرهنگ ایستاده است. کامارا لی، با تکیه بر تجربه‌ی زیسته‌ی خود، داستانی تأمل‌برانگیز از دوران بلوغ می‌سازد که گرمای عشق خانوادگی را با کشش خاموش سرنوشت شخصی متعادل می‌سازد. زبان شاعرانه و احترام عمیق او به سنت، "کودک سیاه" را نه‌فقط روایتی از رشد، بلکه ادای احترامی صمیمانه به میراث فرهنگی‌اش کرده است.
رمان داستان پسری جوان به نام لایه را روایت می‌کند که در کوروسا، شهری کوچک در گینه، بزرگ می‌شود. لایه در خانواده‌ای مهربان و معنوی رشد می‌کند؛ در فضایی که کار پدرش به‌عنوان آهنگری محترم، حضور پرورش‌دهنده‌ی مادر، و باورهای ریشه‌دار سنتی، روزمرگی‌اش را شکل می‌دهند. با گذر زمان، لایه به دنیای آموزش رسمی کشیده می‌شود و در نهایت، فرصتی برای ادامه‌ی تحصیل در فرانسه به او پیشنهاد می‌شود. این گذار، هسته‌ی عاطفی و مفهومی رمان را شکل می‌دهد: تنش میان آشنایی خانه و وسوسه‌ی آینده‌ای که تحت‌تأثیر استعمار طراحی شده است. رفتن لایه، هم سفری واقعی است و هم استعاره‌ای از جدایی-جدایی از کودکی، از ریشه‌های اجدادی، و از هویتی که او را شکل داده است. روایت با لحنی کم‌حرف اما سرشار از حس، اندوه آرام از دست دادن و نیروی خاموش لازم برای گام نهادن به ناشناخته را به تصویر می‌کشد.
"کودک سیاه" به مضامینی چون هویت، سنت و دگرگونی می‌پردازد. در مرکز آن، دغدغه‌ی تداوم فرهنگی قرار دارد-این‌که چگونه انسان می‌تواند در مواجهه با جهان جدید، همچنان به ریشه‌های خود وفادار بماند. کشمکش درونی لایه، آمیخته‌ای است از احترام عمیق به آیین‌ها و درک فزاینده‌اش از پیچیدگی‌های جهان مدرن. رمان همچنین به عشق خانوادگی، به‌ویژه رابطه‌ی والدین و فرزندان، و آیین‌های نانوشته‌ی گذار از کودکی به بزرگسالی می‌پردازد. جهان لایه، جهانی است که در آن معنویت، کار و آموزش درهم تنیده‌اند و هر یک نقشی در ساختن خود در حال تکوین ایفا می‌کنند.
"کودک سیاه" رمانی است آرام اما پرقدرت که از جهانی بودن تجربه‌ی رشد سخن می‌گوید، در حالی‌که ژرفا در زندگی غرب آفریقا ریشه دارد. روایت کامارا لی، سرشار از احساسات و جزئیات فرهنگی، مراقبه‌ای تحسین‌برانگیز درباره‌ی تعلق، حافظه، و فداکاری‌های اجتناب‌ناپذیر در مسیر تغییر است. از خلال چشم‌های پسری که برای رشد باید خانه را ترک کند، خواننده با جهانی صمیمی و تاریخی آشنا می‌شود-جهانی که همچنان در دل آنان که در تقاطع سنت و دگرگونی ایستاده‌اند، زنده است.
درباره کامارا لی
درباره کامارا لی

کامارا لی (زاده ۱ ژانویه ۱۹۲۸ – درگذشته ۴ فوریه ۱۹۸۰) نویسنده اهل گینه بود. او نویسنده کودک آفریقایی (L'Enfant noir)، رمانی بر اساس دوران کودکی خودش، و درخشش پادشاه (Le Regard du roi) بود. هر دو رمان از اولین آثار اصلی در ادبیات آفریقایی فرانسوی زبان هستند. کامارا لایه بعداً برای دولت گینه نو مستقل کار کرد، اما به دلیل مسائل سیاسی به تبعید داوطلبانه رفت.

قسمت هایی از کتاب کودک سیاه

ماری دوستم داشت من هم دوستش داشتم اما ما برای احساسات خود نام شیرین و ترسناک عشق را به کار نمی بردیم شاید هم دقیقا عشق نبود، گیرم که عشق هم بود. اما چه بود؟ به راستی چه بود؟ مسلما احساسی شریف و سترگ بود محبتی شگفت بود و سروری بی پایان شادی بی غل و غش ،بود شادی ناب از آن گونه شادیها که هوس هنوز در آن راهی ندارد از آن گونه شادی ها که شاید فراتر از عشق باشد و هر چند که شادی بی عشق امکان پذیر نیست هرچند که نمی توانستم دست ماری را بگیرم و نلرزم و هرچند که نمی توانستم تماس موهایش را روی گونه هایم احساس کنم و به هیجان نیایم شادی در واقع گونه ای گرماست! اما شاید عشق همین باشد. هم عشق بود مانند عشق ،کودکان و ما هنوز کودکانی بیش نبودیم! من رسما مرد شده بودم اما آیا فقط همین کافی بود؟ گذشت زمان مرد را می سازد و من هنوز زمان زیادی را پشت سر نگذاشته بودم……

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب کودک سیاه" ثبت می‌کند