کتاب «شبحی با دست سرخ» نوشته هلن مونتاردر با تصویرگری هروه دوفو، نخستینبار در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. این داستان کوتاه و در ژانر نوجوان و با حالوهوای فانتزی و ترس ملایم قرار میگیرد و برای بسیاری از خوانندگان جوان بهمثابه دریچهای جذاب به جهان ماجراجوییهای رازآلود و مرموز عمل میکند. روایت کتاب بر سه کودک مورگان، لودو و ژژه تمرکز دارد که تصمیم میگیرند شب را در قلعهای قدیمی و متروک به نام Donjon des Cornes بگذرانند. قلعهای که شایعات دربارهی ارباب بدنامش، افسانههای محلی و داستانهای پر از وحشت، فضای آن را از پیش با رمز و ابهام آمیخته است. نویسنده بهخوبی از عناصر کلاسیک داستانهای ترسناک بهره میگیرد: شب مهتابی، دشتهای خاموش، دیوارهای بلند قلعه و سکوتی که تنها با صداهای عجیب و نامنتظر شکسته میشود. این ترکیب باعث میشود خواننده نوجوان به سرعت درون فضا قرار گیرد و همزمان با قهرمانان کوچک داستان، احساس ترس و کنجکاوی را تجربه کند. یکی از نقاط اوج داستان کشف رد دستی خونی بر دیوار قلعه است؛ نشانهای که هم هراس را شدت میبخشد و هم انگیزهای تازه برای ادامهی ماجراجویی کودکان ایجاد میکند. مونتردر بهجای افشای سریع رمز و راز، از ابهام بهعنوان ابزاری برای نگهداشتن مخاطب استفاده میکند: آیا آنچه در قلعه رخ میدهد کار ارواح است یا انسانهایی زنده؟ این مرز مبهم میان خیال و واقعیت، همان چیزی است که هم ترس را باورپذیرتر میکند و هم حس کنجکاوی خواننده را پیوسته برمیانگیزد. تمهای کلیدی داستان پیرامون دوستی، شجاعت و مواجهه با ترس شکل میگیرند. شخصیتها گرچه در آغاز ماجراجویی سرشار از هیجان هستند، اما در برابر اتفاقات پیشبینینشده با هراس روبهرو میشوند. بااینحال، تصمیم به ادامهی مسیر و اتکا به یکدیگر، از آنان قهرمانانی کوچک میسازد که درسی عملی دربارهی اعتماد و ایستادگی در برابر ناشناختهها میآموزند. این پیام ساده اما تاثیرگذار، نقطهی قوتی برای کتاب محسوب میشود، زیرا نوجوانان را به تجربهی تخیل همراه با ارزشهای انسانی دعوت میکند. از منظر نقاط قوت، اثر برای مخاطب هدف خود بسیار مناسب است. زبان ساده و روان آن باعث میشود نوجوانانی که تازه قدم به دنیای داستانهای فانتزی و وحشت میگذارند، احساس دشواری نکنند. در عین حال، حجم کوتاه و روایت فشرده از کشدار شدن ماجرا جلوگیری کرده و ریتم داستان را حفظ میکند. بااینحال، برای خوانندگان بزرگتر یا باتجربهتر، برخی از گرهگشاییها شاید تا حدی قابل پیشبینی باشد و شخصیتها نیز عمق روانشناختی چندانی پیدا نمیکنند. مونتردر بیش از آنکه در پی کندوکاو درونی باشد، تمرکز خود را بر فضا، رمز و تعلیق بیرونی میگذارد. در نهایت، «شبحی با دست سرخ» نمونهای موفق از داستانهای کوتاه نوجوانان در ژانر ماجراجویی و وحشت ملایم است. این کتاب نشان میدهد که ترس همیشه نباید فلجکننده باشد، بلکه میتواند بستری برای هیجان، کنجکاوی و کشف دوستی و شجاعت مشترک باشد. اگر به دنبال داستانی هستید که بتواند شما را برای ساعتی به دل قلعهای متروک ببرد، صدای قدمهای ناشناس در راهروهای تاریک را در گوشتان طنینانداز کند و همزمان به شما بیاموزد که ترس با همراهی دوستان آسانتر میشود، این کتاب انتخابی شیرین و بهیادماندنی است.
درباره هلن مونتاردر
هلن مونتاردر نویسنده فرانسوی ادبیات نوجوان متولد سال 1954 میباشد.