“موفق شدن و موفق ماندن در این راه نیازمند تغییر در باورها و نوع نگرش به زندگی است.” باورها از بدو تولد در ما شروع به شکل گرفتن کردهاند و به کمک آنها توانستهایم، در سایه “چارچوبها” و “قوانین مشخص” زندگی کنیم موفقیتهایی هم به دست آوردهایم هرکسی که از نظر شما در این دنیا موفق است (اساتید دانشگا ه، کارآفرینان، حقوقدانان، پزشکان، مهندسین، بازرگانان و..) به واسطه باورهای شخصی، نوع نگاه به زندگی، پشتکار، هوش زیاد و شرایط محیطی مطلوب توانسته در زندگی اجتماعی خود موفق شود و در جایگاه خوبی از منظر جامعه قرار گیرد.
- حال این سوال را از شما میپرسم؛ آیا این افراد موفق با پیش زمینههای ذکرشده، اگر وارد این بازار شوند، الزاما موفقیت خود را تکرار میکنند؟
مارک داگلاس پاسخ این سوال را این گونه بیان میکند:
“بیشتر ورشکستگان ورطهی معاملهگری، در زمرهی درخشانترین و برجستهترین افراد جامعه هستند”
مسئله این است که مغز ما در زندگی اجتماعی و در زمان گذراندن چالشها در مسیر کسب موفقیت، همانند رفیقی شانه به شانه همراهیمان کرده است؛ اما در دنیای معاملهگری به واسطه مواردی همچون تعداد بالای تصمیمات و مشخصشدن سریع نتایج، شرایط متفاوت است و دیگر نمیتوان به پیشنهادها و تجربیاتی که مغز ما از رفتارهای گذشته در زندگی اجتماعی به دست آورده، اعتماد کرد. حالا در این چالش جدید بین ما و چهارچوبهای ذهن، ذهنمان دقیقا روبه روی ما میایستد.
شما احتمالا به تازگی با این حرفه آشنا شدهاید و یا اینکه در میانه راه هستید. لطفا به این پرسشها پاسخ دهید:
۱ - چرا با وجود پیدایش روزافزون نظریات و سبکهای مختلف تحلیلی که خیلی از آن ها در دسترس عموم هستند همچنان شما و درصد زیادی از فعالان در زمرهی شکست خوردگان قرار میگیرید؟
۲ - تضمین موفقیت خود را به عنوان یک معاملهگر، در چه چیزی میدانید؟
۳ - فکر میکنید در چه سبک تحلیلی میتوانید موفق عمل کنید؟
۴ - چرا وقتی تصمیم به انجام فعالیت در یک چارچوب معاملاتی میگیرید، نمیتوانید در مواقع حساس به هیچ یک از آنها عمل کنید؟
۵ - اگر دچار سردرگمی شدهاید و احساس میکنید یک حلقه مفقوده ذهنی در مسیر معاملهگری شما وجود دارد، برای پیدا کردن آن حلقه مفقوده در چه زمینههایی کندوکاو کردهاید؟
این سوالات را در تاریکترین زمان و مکان مسیر معاملهگری از خودم پرسیدم!
اگر به جایی رسیدید که از خود این مدل سوالات را می پرسید؛ به این معناست که به سطحی از خودآگاهی رسیدهاید که متوجه شدید باید تغییری اساسی در باورهایتان ایجاد کنید. پاسخ این سوالات میتواند مرز میان باورهای قبلی که داشتهاید و واقعیت بازار را برایتان مشخص کند. رویه این کتاب به این صورت است که هیچ پاسخ از پیش تعیین شده، که متعلق به خودمان است را به خواننده تحمیل نمیکنیم. به جای آن سعی میکنیم با به چالش کشیدن ذهنتان و روشن کردن مسیر، کاری کنیم تا شما پاسخهایی از جنس خودتان بسازید.
لازم است بدانید محتوای این کتاب حاصل تراوشات ذهنی دو معاملهگر است. ما دو نفر به واسطه دوستی دیرینه و انتخاب مسیر معاملهگری، افت وخیزهای بازار را باهم تجربه کردیم. پس از عبور از چالشها و به دست آوردن سبک و روشهای مناسب خودمان، تصمیم گرفتیم طرز فکر و نحوه کارمان را به دیگران نیز آموزش دهیم. با برگزاری کارگاههای نیمه خصوصی توانستیم به روشی کاربردی برای انتقال مطالب و آموزش مهارت معاملهگری برسیم. پس از گذشت سه سال و نیم و تعامل با ۲۰۰ دانشجو در قالب ۳۰ گروه، دیگر آماده بودیم که مطالب را به شکل یک کتاب جامع ارائه دهیم.
به دلیل ماهیت بازارهای مالی و نیاز به آموزشهای تکمیلی، صرفا خواندن کتاب به تنهایی نمیتواند فرآیند انتقال مطالب را آن گونه که مطلوب نویسنده است، برآورده کند. به دلیل محدودیت ابعاد کاغذ در فرآیند چاپ و سختی در فرآیند تورق، چراکه در برخی مواقع توضیحات یک مثال تا چند صفحه بعد هم ادامه پیدا میکند. تصمیم بر این شد به جهت پوشش این خلأ آموزشی، با اسکن کردن QR-Code های مربوطه در همان قسمت از کتاب به وسیله تلفن هوشمند و یا کامپیوتر شخصی، توضیحات و تصاویر را به صورت کاربردیتری استفاده کنید. در زمان تدریس سرفصلها، هرکدام از دانشجویان 200 نفر با شخصیتی منحصربه فرد و دیدگاههایی متفاوت به نقاط کور و بنبستهای ذهنی میرسیدند که ما را وادار میکردند، در جهت پاسخگویی و حل این چالشها به دنبال راهکارهایی کارآمد باشیم. فکرش را کنید، ممکن بود برای هرکدام از آن دویست نفر، در یک یا چند موضوع چالش متفاوتی ایجاد شود و ما میبایست برای حل آن مسئله با قواعد ذهنی آنان به موضوع نگاه میکردی