رمان «خدای جنگل» نوشته لیز مور، داستانی است که در لایههای مختلف خود، هم یک معمای گمشدن را روایت میکند و هم پرده از زخمهای عمیق روابط خانوادگی، طبقه، قدرت و سکوتهای پرمعنا برمیدارد. مور، این بار به سراغ جنگلهای شمال ایالت نیویورک میرود؛ جایی که ناپدید شدن دختری نوجوان از یک اردوگاه تابستانی، زنجیرهای از رویدادها و اعترافهای ناگفته را به جریان میاندازد. ماجرا زمانی آغاز میشود که باربارا، دختر جوان خانوادهی ویلیامز، در سال ۱۹۷۵ از کمپ تابستانی خانوادگیشان ناپدید میشود. خانوادهای ثروتمند، پرنفوذ و در ظاهر بینقص، که پشت درهای بستهشان، لایههایی از فشار، انتظارات و گذشتهای فراموشنشدنی پنهان شده است. ناپدید شدن باربارا، تنها یک اتفاق نیست؛ گرهیست که مسیر گذشته و حال را به هم میدوزد و رازهایی را از سالها پیش، بهخصوص دربارهی برادر بزرگتر او، مایکل، که سالها قبل و به شکلی مرموز ناپدید شده بود، دوباره زنده میکند. مور در این رمان، شخصیتها را در بستر روانشناختیشان میسازد. مادر خانواده، زنی است درگیر با تصویر اجتماعی، و پدری که بیشتر به مناسبات قدرت میاندیشد تا نیازهای عاطفی فرزندانش. باربارا، در میان این فضای بسته، بهدنبال راهی برای فرار از قالبهای از پیشتعیینشده است. در دل روایت، نوعی خفقان طبقاتی و عاطفی احساس میشود؛ جایی که حتی سکوت شخصیتها، باری سنگین دارد. با ورود کارآگاه لی، که سالها پیش درگیر پرونده برادر گمشده بوده، داستان از یک معمای ساده عبور میکند و بدل به کاوشی در روان انسانها و حافظهی جمعی یک جامعه میشود. مور بهخوبی نشان میدهد که چگونه گذشته، حتی زمانی که دفن شده، خودش را دوباره به سطح میکشاند؛ نه با هیاهو، بلکه از دل جزئیاتی که کمکم معنا میگیرند. فضای جنگل، با رمز و رازهایش، نقش مهمی در روایت دارد. جنگل تنها پسزمینهی جغرافیایی نیست، بلکه نمادی از ناشناختهها، ترسها و حقیقتهاییست که پنهان ماندهاند. مور از این فضا برای ساختن تعلیقهایی روانی استفاده میکند که خواننده را تا پایان با خود نگه میدارد. «خدای جنگل» رمانیست دربارهی ناپدید شدن، اما در معنایی گستردهتر، دربارهی ناپدید شدن هویتها، صداها و حقیقتهایی که خانوادهها ترجیح میدهند انکارشان کنند. اثری که با روایتی چندلایه، خواننده را نه تنها با یک معما که با پرسشهایی درباره وجدان، قدرت، و معنای واقعی آزادی روبهرو میکند.
درباره لیز مور
لیز مور داستاننویس امریکایی متولد سال 1983 میباشد.