«زمستانی که با تو سرد نیست» اثر الی هیزلوود یک رمان کوتاه عاشقانه است که تمهایی چون فرصتهای دوباره، عشق و رشد شخصی را در بر میگیرد. داستان حول جیمی مالک، یک پزشک اطفال تازهکار میچرخد که برای گرفتن یک قابلمه به خانهی برادر بهترین دوستش، مارک میرود. جیمی که در گذشته قلبش توسط مارک شکسته بود، اکنون با او مواجه میشود. وقتی کولاک شدیدی بیرون میزند، آنها مجبور میشوند با هم در خانه بمانند، و این موقعیت باعث میشود تا احساسات و خاطرات قدیمی دوباره شعلهور شود. داستان در فضایی زمستانی رخ میدهد و این دو شخصیت در حین اینکه در یک برف سنگین در کنار هم هستند، با گذشتهی پیچیده و رابطهی شکستخوردهشان روبهرو میشوند. آنها در طول داستان به تدریج متوجه میشوند که چگونه زمان، فاصله و تغییرات در زندگیشان بر احساساتشان تأثیر گذاشته است و باید ببینند آیا میتوانند دوباره به هم نزدیک شوند یا نه. این رمان در مورد بخشش، حلوفصل گذشته و شروع دوباره است. در طول داستان، تنش بین جیمی و مارک بیشتر میشود و گذشتهی رابطهشان که پر از عشق و درد است، به موضوع اصلی تبدیل میشود. در کنار این داستان عاشقانه، چالشهای عاطفی و شخصی نیز به چشم میآید که نشان میدهد چگونه هر دو شخصیت در تلاشاند تا با انتخابهای گذشتهشان کنار بیایند و آن را بپذیرند. رمان بیشتر در مورد رشد فردی و ایجاد روابط واقعی است. این رمان بخشی از مجموعهی زیر شاخهی میستیلتو است و یک رمان عاشقانه زمستانی است که هم به شیوهای دلگرمکننده و هم به شکل عمیقتری به روابط انسانی میپردازد.
درباره الی هیزل وود
علی هازل وود نام یک رمان نویس ایتالیایی و استاد علوم اعصاب است.بسیاری از کارهای او بر روی زنان در زمینه های STEM و دانشگاه متمرکز است. اولین رمان او، فرضیه عشق، پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز بود.