معرفی کتاب "حواسم هست بگویم نه" نوشته لیدیا باور، مکملی مهم از مجموعه "من از خودم مراقبت می کنم" است که به کودکان خردسال پیام قدرتمند و روشنی درباره استقلال بدنی و حق تعیین مرزهای شخصی میدهد. داستان حول زندگی دو کودک به نامهای زکیه و سامی میچرخد که در محیط کلاسی با موقعیتهایی مواجه میشوند که فضای شخصیشان رعایت نمیشود. آنها یاد میگیرند که «نه» گفتن به لمسهای ناخواسته بدن یا موهایشان حق طبیعیشان است و باید به آن احترام گذاشته شود. این کتاب به کودکان میآموزد که تعیین حد و مرز نه فقط مجاز است، بلکه امری ضروری برای حفظ احترام به خود و بدنشان است، و این حق باید توسط همه، چه بزرگترها و چه همسنها، محترم شمرده شود. از طریق حمایت معلم و تجربههای روزمره، کودکان تشویق میشوند تا ناراحتی خود را ابراز کنند و بدانند که این کار نشانه قدرت و خوداحترامی است. تصاویر پرجنبوجوش و متنوع ایزابل مونوز فضای داستان را بهخوبی منعکس میکند، به طوری که کودکان میتوانند خود و دوستانشان را در شخصیتها و موقعیتهای کتاب ببینند. لیدیا باور با بیش از بیست سال تجربه در زمینه آموزش و رضایت دوران کودکی، با رویکردی حساس و حرفهای به موضوعات جنسیت، مرزها و سوءاستفاده پرداخته و خانوادهها و مربیان را با ابزارهایی کاربردی مجهز میکند تا این مباحث را بهصورت متناسب با سن کودکان مطرح کنند. "حواسم هست بگویم نه" از لیدیا باور، فراتر از یک کتاب کودکانه ساده، پلی است به دنیای قدرت درونی کودکان و احقاق حقشان در ساختن مرزهای شخصی. این اثر به شیوهای ظریف و در عین حال نافذ، فضایی امن برای کودکان ایجاد میکند تا نه تنها صدای خود را بشنوند، بلکه جرات ابراز آن را پیدا کنند. همراه با تصاویر زنده، کتاب تبدیل به تجربهای چندبعدی میشود که ریشههای اعتماد به نفس و احترام به خود را در ذهنهای کوچک میکارد. این کتاب به والدین و مربیان چراغ راهی است برای باز کردن گفتوگوهایی که شاید سخت به نظر برسند، اما ضروری و زندگیبخشاند؛ گفتوگوهایی که کودکان را برای دنیایی پر از احترام و خودآگاهی آماده میکند.