ای کاش وقتی موضوع و سوژهای ندارید؛ کتاب ننویسید و هزینه و وقت مخاطب رو به هدر ندین.🫠 از ضعیفترین و بچگانهترین کتابهایی که خوندم و با هر صفحه گفتم آخه ناشر چرا اینو چاپ کرده؟ نویسنده واقعا اینا رو نوشته و اینقدر به خودش مطمئن بوده که فرستاده برای چاپ؟! این کتاب اصلا موضوع نداشت! نویسنده اصلا نمیدونست که چی رو دنبال کنه، یعنی سوژهٔ واحدی وجود نداشت که نویسنده بهش بپردازه و تا آخر کتاب رو همون سوژه کار کنه و به خاطر همین هزار و یک اتفاق تو کتاب میافتاد تا فقط صفحهها پر بشه بدون اینکه روشون پرداختی اتفاق بیفته. لج و لجبازیهای بین شخصیتها، عصبی بودن شخصیت مرد که هی بگه اینو نپوش اونو بپوش، لوس و ننر بودن شخصیت دختر و هی قهر و آشتی و کشمکشهای بینشون هم که قشنگ یادآور رمانهای ۱۰_۱۵ سال قبل بودن که ای کاش نویسندهها قبول کنن دیگه دورهشون گذشته! واقعا پیشنهادش نمیکنم. وقت و هزینهتون رو براش هدر ندین.