 
                             
        آب دستتونه بگذارید زمین و حتما کتاب فرار ، جدیدترین کتاب بلیک کراوچ رو بخونیددددد. محشر بود. پر از هیجان و تعلیق. نفسمو بند آورد. مدتها بود که کتابی اینجوری منو به بند نکشیده بود که حتی نگاه نکنم ببینم چند صفحه مونده تا تموم بشه! واقعا کرکترهایی که بلیک کراوچ خلق میکنه رو عاشقانه میپرستم. جیسون “ماده تاریک” و جک “فرار” بخونید حتما بخونیدش🫶🏻
لطفا کتاب یخبندان تابستانی یک اثر دیگه بلیک کراوچ رو هم موجود کنید. ویکیپدیا موضوعش رو خوندم باید جذاب باشه.
من خیلی رو این کتاب حساب باز کرده بودم ولی تا نصفه هاش منظره توصیف میکرد و اون هیجان و اون پایانی که انتظار داشتم رو نداشت
منکه به زور نصفشو خوندم و آنقدر حوصلم سر رفت که کلا بیخیال ادامهش شدم. نسبت به بازگشت و ماده تاریک اصلا خوب نبود
کاملا موافقم. اصلا ارزش نداشت به نظرم
در یک کلام، بد. به نظرم اصلا و ابدا در حد "ماده تاریک" نبود. حاوی اسپویل . . . . اولین چیزی که خورد تو ذوقم، عادی بودن خیانت بود. هر دو نفر، هم مرد هم زن خیانت کرده بودن و انقدر عادی برخورد میکردن که ادم اصلا باورش نمیشه. دومین مورد این بود که اصلا معلوم نشد چرا اون فاز اخر الزمانی ایجاد شد و چی شد که برطرف شد؟ اون هم چند دقیقه بعد از تیر خوردن دی؟ :/ یعنی مشکل داستان فقط مردن دی بود؟ :) به نظرم منطقی نبود. سوم اینکه اینا به معنای واقعی کلمه فقط فرار میکردن :/ یعنی اگر مهاجمین خود به خود خوب نمیشدن، اینا تا ابد فرار میکردن. که خب به نظرم خوشایند نیست. چهارم اینکه چی شد که بعد از جدا شدن دی و جک ،به طور کاملا یهویی و بی ربط، باز همدیگه رو پیدا کردن؟ اونا اصلا قرار نبود در اون مسیر باشن که بگی تصادفا باهم برخورد کردن. دی که کلا قرار بود بره یه سمت دیگه و جک هم دستگیر شده بود و هرجایی ممکن بود ببرنش. خلاصه که اصلا نپسندیدم.
این کتاب به نسبت بقیه کتابهای بلیک کراوچ یکم قدیمی تره و جز اولین رمان هاش به حساب میاد ، و به نظرم هرچی بیشتر پیش میره کناب هاش پیچیدهتر میشن و قبول دارم که به نسبت ماده تارک و مخصوصا کتاب بی نظیری مثل بازگشت اصلا پیچیده نبود و خشونت نسبتا بالایی داشت و حاوی اسپویل! در مورد سوالتون ، اون شرایط آخر الزمانی به دلیل اون شفق قطبی به وجود اومد و فقط کسانی که اون رو دیدن حالت جنون بهشون دست داد و البته آخر کتاب در مورد انتخاب طبیعی میگه و اینکه در گذشته هم ممکنه اتفاقاتی مثل این شفق قطبی افتاده باشه و میتونه قتل عامهای بسیار گسترده در گذشته رو توجیه کنه
دوست عزیزم فاطیما رفیعی من نمیدونستم این کتاب قبل از ماده تاریک نوشته شده :) پس در این صورت میشه گفت نویسنده واقعا در ماده تاریک و بازگشت، پیشرفت فاحشی داشته که در ارتقا، دوباره سقوط کرد :) اما درمورد علت تغییر رفتار، میدونم که به خاطر دیدن شفق بوده ولی همین موضوع هم به نظرم منطقی نیست. مثلا اگر در صورت خوردن چیزی یا گزیدگی یا بیماری بود به نظرم منطقیتر بود تا صرفا دیدن یک پدیده طبیعی
سلام به نظر من کتاب خوبی بود همیشه بعد از اینکه یه کتاب رو تموم میکنم، نظرات بقیه رو میخونم اما این یکی رو اواسط کتاب، نظرات رو خوندم و خب شما نوشته بودید، حاوی اسپویل و در مورد مرگ یکی از شخصیتها نوشته بودید که اشتباه بود و این اتفاق نیفتاده بود
کاربر سپیده یزدانی عزیزم . . . مطمئنید که کسی کشته نشد؟ تا جایی که من یادمه دی تیر خورد و توی ماشین موند و مرد. نمیدونم. شاید من اشتباه میکنم ولی اینجوری متوجه شدم. :(
شما تا آخر کتابو نخوندی؟ دی زنده موند.
امروز صبح به دستم رسید و الان تمومش کردم در یک کلام، عالیه
موجود کنید لطفا
چرا موجودش نمیکنید🥲🥲🥲
ای کاش زودتر موجود بشه 🥲🥹
هنوز نیومده تموم شد کهههه تو رو خدا موجودش کنید🥲
توروخدا زودتر موجود کنید
وای خدا بالاخره اومد😭😭😭😭😭