«واویشکا» مجموعهای از داستانهای کوتاه نوشتهی فردین علیخواه است که نخستینبار در سال ۱۴۰۳ منتشر شد. کتاب با طراحی جلدی ساده و بدون جلوهگری بیرونی، به دست مخاطبان رسید؛ اما محتوای آن بهمراتب غنیتر از ظاهر بیرونیاش است. نویسنده که دکترای جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی دارد و در کنار پژوهش دانشگاهی، سابقهی نوشتن کتابهای تحلیلی و طنز جامعهشناسانه چون «از لذت آنی تا ملال فوری» و «اینترنت ندارم، پس نیستم» را در کارنامه دارد، در «واویشکا» بهسراغ قالب داستان کوتاه رفته تا روایتهایی از زندگی روزمرهی طبقه متوسط ایران را با نگاهی تحلیلی و لحنی صمیمی عرضه کند. فضای داستانها بیتکلف، صمیمی و همدلانه است؛ شخصیتها عمدتا از دل طبقهی متوسط یا روشنفکران خسته و بیپناه میآیند که درگیر تناقضهای درونی و تضادهای اجتماعیاند. با وجود تلخیهای نهفته در بسیاری از روایتها، نویسنده لحن را هرگز به ورطهی سیاهی یا گلایهی مطلق نمیکشاند. علیخواه با شناختی دقیق از روان جمعی ایرانیان، جهان داستانیاش را بر بستری آشنا بنا کرده: آدمهایی که نانشان رو به اتمام است، از خستگی مفرط ذهنی رنج میبرند، درگیر کهنگی رابطهاند یا از کابوسهای کمدیهای واقعی، چون روابط خانوادگی، کار بیمعنا، یا خاطراتی کهنه، راه گریزی نمییابند. همانطور که از نام کتاب - واویشکا - برمیآید، با مجموعهای از تکههای ترکیبشده و داغخوردهی زندگی روبهرو هستیم؛ هر داستان، تکهای از گوشت واقعیت است که در ماهیتابهای از زمان، خاطره، زبان و معنا سرخ شده و با نمک تلخی، در برابرمان گذاشته میشود. نویسنده در پرداخت داستانها ساختار کلاسیکی را حفظ کرده؛ هر داستان پیرنگی مستقل دارد، با شخصیتهای روشن، لحظههای تنشزا، و پایانهایی اغلب غیرمنتظره یا درنگبرانگیز. با این حال، تنوع موضوعی چشمگیری بین داستانها دیده میشود. برخی از آنها مانند «نان در حال اتمام»، «پیر خرفت» و «دراور» در میان خوانندگان برجستهتر شدهاند؛ نه فقط بهخاطر طرح یا زبان، بلکه بهسبب عمق نگاه و توانایی در پیوند زدن جزئیات زندگی روزمره با پرسشهای بنیادین وجودی. زبان کتاب ساده، بیپیرایه و غیرادبی است، اما نه از جنس سهلانگارانه؛ بلکه دقیق، سنجیده و آشنا. بهنظر میرسد نویسنده تلاش دارد به زبان مردمی بنویسد، بدون آنکه خود را در دام عامهپسندی بیندازد. اصطلاحات امروزی، کنایههای بینامتنی، و استفاده از گفتار محاورهای در دیالوگها، باعث شدهاند مخاطب بهراحتی با فضای کتاب ارتباط برقرار کند. طنز داستانها نیز در همین لایهها جا دارد؛ طنزی که نه از بیرون، بلکه از بطن موقعیتها و شخصیتها میجوشد. بیآنکه آشکارا خندهآور باشد، لبخندی درونی را پدید میآورد که گاه با تلخی همراه است. علیخواه برخلاف بسیاری از نویسندگان داستان کوتاه، علاقهای به پیچیدگیهای فرمی یا بازیهای زبانی ندارد؛ او بیشتر در پی آن است که درونمایهای انسانی و اجتماعی را در قالبی روان و درگیرکننده منتقل کند. تجربهی سالها تحلیل جامعهشناسانه، بیشک بر شکلگیری این نگاه اثر گذاشته است. مفاهیمی چون فروپاشی روابط، فردیت مخدوششده، اضطراب شهری، و تنهایی مدرن، بهشکلی غیرآشکار در بافت داستانها حضور دارند. نویسنده تلاش نمیکند با ژست تئوریک یا پیچیدگیهای زبانی، مخاطب را به چالش بکشد، بلکه با او هممسیر میشود و به او فرصت میدهد خودش در آینهی داستان، زندگی خود را تماشا کند. در میان ویژگیهای این کتاب، شاید مهمترینشان پیوند میان روایت و تحلیل است؛ نویسنده از دل یک روایت ساده، معنایی اجتماعی بیرون میکشد، بیآنکه برچسبی تحمیل کند یا درگیر توضیح مستقیم شود. داستانها واجد لایههاییاند که مخاطب با خواندن دوم و سوم به آنها پی میبرد. برای مثال، در داستان «پیر خرفت»، مواجههی چندنسلی نه فقط به اختلاف سلیقه یا شکاف فکری اشاره دارد، بلکه نقدی ضمنی بر فراموشی حافظهی جمعی و بیاعتنایی به گذشته نیز در آن نهفته است. «واویشکا» در مجموع تصویری گویا از زندگی ایرانی در دههی ۱۴۰۰ ارائه میدهد؛ نه تصویری افراطا تلخ یا تهی از امید، بلکه صادقانه، دقیق، و درگیر با موقعیتهای قابل لمس. این کتاب نه صرفا داستان است و نه فقط جامعهشناسی؛ بلکه پیوندی است میان تجربه زیسته، نگاه تحلیلی و لذت روایت. میتوان آن را هم برای تأمل خواند، هم برای لذت بردن از زبان، و هم برای شناختی عمیقتر از روان جمعی جامعهای که در آن زندگی میکنیم. در روزگاری که بسیاری از نویسندگان یا در دام پیچیدگیهای فرمال افتادهاند یا بهدنبال مخاطب از دسترفته در ژانرهای فرعیاند، علیخواه با «واویشکا» یادآوری میکند که داستان هنوز هم میتواند با زبان صمیمی، از دل واقعیت، و بدون ا
درباره فردین علیخواه
فردین علیخواه متولد ۱۳۵۰ در شهر رشت و دارای مدرک دکتری جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی است.