وقتی یک پسر معمولی، شمشیر بهدست برمیخیزد و سرنوشتش را از میان طوفانها میرباید… حماسه آغاز میشود.
این، داستان ثورگرین است-جوانی راندهشده، برگزیدهی حلقه، و شعلهی خاموشنشدنی امید در دل تاریکی.
از نخستین گامها در قلعهی امپیرون، تا میدانهای نبرد و سیاهچالهای دسیسه و جادو، او ایستاد؛ نه برای قدرت، که برای حق.
اما اکنون، در کتاب سیزدهم: سیطره شهبانوان، نوبت به چهرهای دیگر از قدرت رسیده است.
گوئندولین ملکه برخاسته است. شهبانویی که با شمشیر نمیجنگند، بلکه با خرد، شکوه، و اراده حکومت میکنند و زمین را زیر قدمهای خویش میلرزانند.
سیطره شهبانوان نه فقط ادامهی راه ثور، که انفجار مرحلهای تازه در حماسهایست که تاکنون میلیونها خواننده را شیفتهی خود کرده است.
اگر اهل سرگذشتهایی هستی که در آن قهرمانان از خاک بلند میشوند و با تقدیر پنجه در پنجه میاندازند،
اینجا، حلقهای در کار است… و آنکه واردش شود، دیگر همان نخواهد بود.