کتاب خویشتن به ذهن می آید

Self Comes to Mind
ساختن مغز آگاه
کد کتاب : 16205
مترجم :
شابک : 978-6006977119
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 494
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : ---

برنده جایزه بین المللی کتاب کورین 2011

معرفی کتاب خویشتن به ذهن می آید اثر آنتونیو داماسیو

یک دانشمند مغز و اعصاب برجسته با اقتدار ، با تخیل و تسلط بی نظیر نحوه مغز در ساخت ذهن و چگونگی هوشیاری مغز در ذهن آن را کشف می کند.

آنتونیو داماسیو سی سال گذشته را صرف تحقیق و آشکار سازی نحوه کار مغز کرده است. در اینجا
کتاب خویشتن به ذهن می آید، وی در بلند پروازانه ترین و خیره کننده ترین کار خود ، این ایده دیرینه را که آگاهی به نوعی از بدن جدا است ، رد می کند و شواهد علمی قانع کننده جدیدی را ارائه می دهد که دیدگاهی تکاملی دارند. دیدگاه وی مستلزم تغییر اساسی در نحوه مشاهده و بیان تاریخچه ذهن آگاه است ، که حاکی از این است که رشد مغز از خود انسان یک چالش برای بی تفاوتی طبیعت است. این پیشرفت کمک می کند تا راه برای ظهور فرهنگ ، شاید یکی از مشخص ترین ویژگی های ما به عنوان موجودات متفکر و خودآگاه ، باز شود.

آنتونیو داماسیو استاد دانشگاه ، دیوید دورنسیف استاد علوم اعصاب ، روانشناسی و مغز و اعصاب و مدیر موسسه مغز و خلاقیت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. از دیگر کتاب های داماسیو می توان به خطای دکارت اشاره کرد. احساس آنچه اتفاق می افتد ؛ و به دنبال اسپینوزا. او جایزه هوندا ، جایزه شاهزاده آستوریاس را برای تحقیقات فنی و علمی دریافت کرده و با همسرش هانا ، جایزه های Pessoa ، Signoret و Cozzarelli را به اشتراک گذاشته است. داماسیو عضو موسسه پزشکی آکادمی ملی علوم ، آکادمی علوم و هنرهای آمریکایی ، آکادمی علوم باواریا و آکادمی علوم و هنر اروپا است. او در لس آنجلس زندگی می کند.

کتاب خویشتن به ذهن می آید

آنتونیو داماسیو
آنتونیو داماسیو (António Damásio) یک عصب‌شناس پرتغالی-آمریکایی است. او در حال حاضر استاد علوم عصب‌شناسی، روانشناسی و فلسفه در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و یک استاد قراردادی در مؤسسه Salk است. داماسیو ریاست مؤسسه مغز و خلاقیت را بر عهده دارد و چندین کتاب تألیف کرده‌است. جدیدترین آن‌ها؛ ساخت مغز آگاه (۲۰۱۰) بررسی رابطه بین مغز و آگاهی است. پژوهش‌های داماسیو در علوم اعصاب نشان داده‌است که احساسات نقش اساسی در شناخت اجتماعی و تصمیم‌گیری ایفا می‌...
نکوداشت های کتاب خویشتن به ذهن می آید
"Exquisite…Readers fascinated from both a philosophical and scientific perspective with the question of the relationship among brain, mind, and self will be rewarded."
"نفیس ... خوانندگان از هر دو منظر فلسفی و علمی با مسئله رابطه بین مغز ، ذهن و خودشان آگاهی پیدا می کنند"
Publishers Weekly Publishers Weekly

“Awareness may be mostly mystery, but Damasio shapes its hints and glimmerings into an imaginative, informed narrative
آگاهی ممکن است بیشتر رمز و راز باشد ، اما داماسیو نکات و چشمان خود را به روایتی تخیلی و آگاهانه تبدیل می کند
Kirkus

“A thoughtful work.
یک کار متفکرانه.
Scientific American Book Club

قسمت هایی از کتاب خویشتن به ذهن می آید (لذت متن)
اگر ذهنیت در موجودات زنده بسیار ساده تر از ما، ولو به صورت خیلی ساده و ابندایی اش، آغاز نشده بود، حافظه و خردورزی احتمالا به این شیوه ی شگفت آور گسترش نمی یافتند، و جاده ی تکامل زبان و این نسخه ی پیچیده ی ذهن انسان، که از آن برخورداریم، هموار نمی شد خلاقیت شکوفا نمی شد. آوازی در کار نبود، نه نقاشی و نه ادبیات عشق هرگز عشق نمی شد و همان رابطه ی جنسی باقی می ماند. درد هرگز رنج نمی شد. هر چند که وقتی فکرش را بکنید، امر چندان بدی هم نیست اما با توجه به این که لذت هم سعادت نمی شد، مزیت قابل تردیدی است. اگر ذهنیت نمود بنیادین اش را نمی یافت، دانستنی در کار نبود و کسی هم نبود که متوجه آن شود، و در نتیجه تاریخی هم از آنچه موجودات طی قرنها انجام داده اند وجود نداشت، دیگر فرهنگی ه ر کاز نمود گرچه هنوز تعریفی مقدماتی از آگاهی را به دست نداده ام، امیدوارم هیچ تردیدی به جا نگذاشته باشیم که نداشتن گاهی به چه معناست: در نبود آگاهی، دیدگاه ش هی و تعلیق در می آید؛ از وجود خود بی خبریم؛ و نمی دانیم که محورهای دیگر وجود دارند.

اگر آگاهی در جریان تکامل توسعه نیافته و به س خهی انسانی اش گسترش نیافته بود، انسانیت هم، به صورتی که اکنون با آن آشناییم، با تمامی شکنندگی و استحکامش، شکل نگرفته بود. آدم از این فکر به لرزه می افتد که اگر چرخش ساده ای صورت نگرفته بود، ممکن بود این امر به از دست رفتن آن تفاوت های زیست شناختی ای بینجامد که ما را به معنای واقعی انسان می کنند، اما در این صورت، چه گونه پی می بردیم که چیزی کم است؟