تورج حمیدیان در جستوجوی رسیدن به بیانی شخصی در عکاسی طبیعت-آن هم در زمانهای که در ایران تعریفی برای عکس طبیعت جز منظرهپردازی و ایرانشناسی وجود نداشته- با اصرار سعی دارد از منظرهنگاری مرسوم، عظمتنمایی و تلاش در انتقال حس حضور در صحنه فاصله بگیرد تا بینندهاش را با دنیای بازآفریدهشده بر سطح کاغذ عکاسی روبرو کند؛ دنیایی تخت و مسطح که بنا به خواست هنرمند در تقلیل حجم و پرسپکتیو صحنه، خصلت دو بعدی آن نیز افزایش داشته است. عکسهای او در غیاب موضوعات مهم گفته شده، چیزی نیست جز جزئیات تماشایی: جزئیات و عناصری طبیعی که در پهنهٔ تصویر دیگر یادآوریهای آشنای خود را ندارند.