1. خانه
  2. /
  3. کتاب The Forty Rules of Love

کتاب The Forty Rules of Love

نویسنده: الیف شافاک
3.8 از 1 رأی

کتاب The Forty Rules of Love

The Forty Rules of Love
انتشارات: معیار علم
٪15
175000
148750
معرفی کتاب The Forty Rules of Love
رمان «چهل قانون عشق» یا همان «ملت عشق» نوشته‌ی الیف شافاک، اثری درخشان در مرز میان ادبیات داستانی، عرفان و رمان عاشقانه است که نخستین بار در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و به سرعت در ترکیه و فرانسه به فهرست پرفروش‌ها راه یافت. این اثر علاوه بر جایزه‌ی ادبی ALEF - Mention Spéciale Littérature Étrangère، در سال ۲۰۱۲ نامزد جایزه بین‌المللی IMPAC دوبلین شد و در فهرست «۱۰۰ رمانی که دنیای ما را شکل داده‌اند» بی‌بی‌سی جای گرفت. شافاک، نویسنده‌ی پرآوازه‌ی ترکیه‌ای که به دلیل نثر شاعرانه و توانایی‌اش در درهم‌آمیزی روایت‌های تاریخی و معاصر شناخته می‌شود، در این کتاب کوشیده است تصویری تازه از مفهوم عشق، ایمان و تحول درونی ارائه دهد و مخاطب جهانی را به خود جلب کند.
داستان کتاب در دو روایت موازی پیش می‌رود. در زمان حال، الا روبینشتاین، زن خانه‌داری آمریکایی در دهه‌ی چهارم زندگی‌اش، در ظاهر زندگی‌ای آرام و مرفه دارد اما در باطن گرفتار یکنواختی، بی‌عشقی و نوعی بی‌معنایی است. زندگی او زمانی دگرگون می‌شود که به عنوان ویراستار، مأمور بررسی نسخه‌ای خطی با عنوان «کفر شیرین» می‌شود؛ اثری نوشته‌ی عزیز زهرا، نویسنده‌ای عارف‌مسلک. الا با خواندن این داستان و سپس با آغاز مکاتبه با نویسنده‌ی آن، به تدریج از خواب روزمرگی بیدار می‌شود و به بازاندیشی درباره‌ی انتخاب‌ها، باورها و خواسته‌های سرکوب‌شده‌ی خود می‌پردازد. در دل این دگرگونی، او به سوی نوعی آزادی معنوی و عاطفی گام برمی‌دارد، حتی اگر بهایش ترک زندگی متعارفی باشد که سال‌ها به آن خو گرفته است. خط دوم روایت، همان داستان درون داستان است: حکایت دوستی پرشور و معنوی میان مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، عالم برجسته‌ی قرن سیزدهم، و شمس تبریزی، درویش دوره‌گرد و روح بی‌قرار. ورود شمس به قونیه نه تنها زندگی شخصی مولوی بلکه سیمای فکری و روحانی او را دگرگون می‌کند. مولوی از یک فقیه و محقق سرسخت به شاعری عارف و عاشق تبدیل می‌شود که کلماتش قرن‌ها بعد همچنان الهام‌بخش جویندگان حقیقت است. در این روایت، «چهل قانون عشق» به عنوان آموزه‌هایی عرفانی از زبان شمس بیان می‌شود؛ قوانینی که عشق را نه احساس سطحی، بلکه نیرویی الهی برای شکستن قیدها، رهایی درونی و اتصال با حقیقت مطلق معرفی می‌کنند.
نثر الیف شافاک در این اثر غنایی، شاعرانه و پر از تصاویر برانگیزاننده است. او با تغییر مداوم زاویه دید و روایت صداهای متنوع - از شهروندان قونیه گرفته تا صوفیان و حتی مخالفان شمس - فضایی چندلایه خلق می‌کند که خواننده را همزمان در گذشته و حال غوطه‌ور می‌سازد. این تکنیک، به کتاب عمقی خاص می‌دهد و پیوند میان زندگی الا و مولانا را برجسته‌تر می‌کند؛ هر دو شخصیت در دو جهان متفاوت اما با مسیری مشابه به سوی عشق و بیداری معنوی گام برمی‌دارند. مضامین اصلی رمان حول محور قدرت دگرگون‌کننده‌ی عشق شکل می‌گیرد. شافاک نشان می‌دهد که عشق حقیقی نیرویی است که می‌تواند دیوارهای باورهای سخت و هنجارهای اجتماعی را فرو بریزد و انسان را به بازشناسی خویشتن و نزدیکی به خداوند برساند. او همچنین به چالش کشیدن جزم‌اندیشی را مطرح می‌کند؛ شمس با روش‌های نامتعارف خود، ساختارهای خشک مذهبی را به لرزه درمی‌آورد و یادآور می‌شود که حقیقت در عشق و تجربه‌ی مستقیم است، نه در آیین‌های صوری. افزون بر این، رمان بازتابی از قدرت قصه‌گویی است: چه در قالب نسخه‌ی خطی عزیز زهرا و چه در قالب اشعار مولانا، داستان‌ها همچون آینه‌هایی عمل می‌کنند که زندگی و جان انسان‌ها را دگرگون می‌سازند. «چهل قانون عشق» از همان آغاز با تحسین گسترده روبه‌رو شد. رسانه‌هایی مانند تایمز و NPR آن را اثری خردمندانه و جواهرآمیز توصیف کرده‌اند. بسیاری از خوانندگان در شبکه‌های اجتماعی و باشگاه‌های کتاب، این رمان را دگرگون‌کننده‌ی زندگی دانسته‌اند؛ اثری که آنان را به خوداندیشی، بازنگری در روابط و جسارت در انتخاب‌های شخصی سوق داده است. البته، نقدهایی نیز بر آن وارد شده است: برخی شخصیت‌ها را بیش از حد رمانتیک یا نمادین می‌دانند و بعضی از روابط قدرت در روایت را پرسش‌برانگیز تلقی می‌کنند. با این حال، ترکیب موفق روایت تاریخی و معاصر، نثر شاعرانه و بینش‌های عرفانی، جایگاه این رمان را به عنوان یکی از شاخص‌ترین آثار ادبیات معاصر تثبیت کرده است.
در نهایت، «چهل قانون عشق» فراتر از یک داستان عاشقانه است؛ سفری درونی به سوی کشف معنای حقیقی عشق، ایمان و آزادی. الیف شافاک در این اثر، با پیوند دادن زندگی زنی در آمریکا با حکایت مولانا و شمس در قرن سیزدهم، نشان می‌دهد که جستجوی معنویت و عشق مرز نمی‌شناسد و در هر زمان و مکانی می‌تواند انسان‌ها را به تحول وا دارد. این کتاب، خواننده را دعوت می‌کند تا دل را بگشاید، با ترس‌هایش روبه‌رو شود و عشق
درباره الیف شافاک
درباره الیف شافاک
الیف شافاک یا الیف شفق، زاده ی ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ استراسبورگ فرانسه) نویسنده ای ترک تبار است. او از دانشگاه تکنیک اورتا دو غوی آنکارا لیسانس روابط بین الملل و فوق لیسانس مطالعات زنان و دکترای علوم سیاسی گرفت. او در هنگام تحصیل در دوره ی فوق لیسانس، اولین کتاب داستانش را در سال ۱۹۹۴ و در سال ۱۹۹۷ هم رمان دومش را منتشر کرد. پس از اتمام دوره ی دکترا به استانبول آمد و آینه های شهر را نوشت. شافاک در سال های ۲۰۰۴–۲۰۰۳ با درجه استادیاری در دانشگاه میشیگان و بعد در بخش مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا مشغول به کار شد و از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نیز ستون نویس روزنامه ی زمان بود.شافاک دو رمان به انگلیسی نوشته است که به خاطر اشاره به نسل کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام زاده ی استانبول، از سوی دادگاه های ترکیه به جرم «اهانت به ترک بودن» متهم شد. پرونده ی او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه ی همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او هم با همین تعداد سال حبس روبرو شدند. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ بخاطر کمبود مدرک، پرونده ی او از نو بسته شد.
مقالات مرتبط با کتاب The Forty Rules of Love
الیف شافاک، نویسنده «ملت عشق» صدای خاموشی را می شنود
الیف شافاک، نویسنده «ملت عشق» صدای خاموشی را می شنود
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب The Forty Rules of Love" ثبت می‌کند