لستر بالارد که از خانهٔ پدری اش رانده شده، در دل جنگل ها و کلبه های مخروبه روزگار می گذراند. زندگی در انزوا، فقر و مواجهه با صحنه ای هولناک در جنگل های فراگ مانتن، نطفهٔ دیوانگی را در سر لستر می کارد و لستر بی محابا به عمق هولناک تاریکی سقوط می کند. کدام یک نقش مهم تری در این سقوط دارند؟ لستر؟ شرایط؟ یا آن ستارهٔ بدشگون محافظ او؟
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.