کتاب از وجود به موجود

Existence and Existents
کد کتاب : 16253
مترجم :
شابک : 978-6002780690
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 160
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1947
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

معرفی کتاب از وجود به موجود اثر امانوئل لویناس

همانطور که امانوئل لویناس در مقدمه کتاب "از وجود به موجود" بیان می کند، "این مطالعه یک مطالعه مقدماتی است. ... مسئله خیر، زمان و رابطه با دیگری [شخص] را به عنوان حرکتی به سوی خیر بررسی می کند." این اثر برای اولین بار در سال 1947 منتشر شد و بیشتر در زمان زندانی شدن لویناس در طول جنگ جهانی دوم نوشته شد. این کتاب "از وجود به موجود" اولین طرحی از تفکر بالغ او را ارائه می دهد که بعدا به طور کامل در آثار دیگر او توسعه یافت.

پروژه لویناس کتاب "از وجود به موجود" حرکت از هستی شناسی به سوی ظهور سوبژکتیویته است. به سوی عمل، نظریه و اخلاق ذهنیت. او در اینجا عمدتا به زمان سوژه فردی توجه دارد. زمان ساختار درونی ذهنیت، حرکت موجودات است. آلفونسو لینگیس می‌گوید: «آثار لویناس نه تنها شامل تحلیل‌های کاملا جدیدی از اشکال زمان حال، گذشته، آینده است، بلکه شامل برداشت جدیدی از کار زمان است». بنابراین، با شروع کتاب "از وجود به موجود" ، می‌توان ردیابی «تغییر» پیشرونده زمان را در طول توسعه کل فلسفه لویناس آغاز کرد. به عنوان یک مطالعه کتاب "از وجود به موجود" موضوعات و دغدغه های اصلی را که لویناس را در طول زندگی حرفه ای به خود مشغول کرده بود، معرفی می کند. این اثر برای درک فلسفه خود لویناس و تحولات اندیشه فلسفی در قرن بیستم ضروری است.

کتاب از وجود به موجود

امانوئل لویناس
امانوئل لویناس (Emmanuel Levinas) (۱۹۹۵-۱۹۰۶) در لیتوانی امروزی به دنیا می‌آید. در زمان جنگ جهانی اول و اشغال شهر زادگاهش کُوْنو به دست آلمانی‌ها با خانواده‌اش به اوکراین می‌گریزند و سه سال پس از بازگشت خانواده‌اش به لیتوانی، در سال ۱۹۲۳ برای تحصیل در رشته‌ی فلسفه در دانشگاه استراسبورگ رهسپار فرانسه می‌شود. لویناس تحصیل در رشته‌ی فلسفه را ادامه می‌دهد و به مطالعه‌ی پژوهش‌های منطقی هوسرل می‌پردازد و رساله‌ی دکتری‌اش را با عن...
دسته بندی های کتاب از وجود به موجود
قسمت هایی از کتاب از وجود به موجود (لذت متن)
آن نوع تاملی که در این کتاب دنبال شده است روندهای ناخودآگاهی، خواب و فراموشی را که سوبژکتیویته فعال و برون خویش از آن ها مصون است آشکار می سازد. این سپهر ناخودآگاهی صرفا صورت معکوس یا سلبی آگاهی نیست. خواب، تعلیق قوس اگزیستانسیالی ( ۷) نیست که آدمی به موجب آن در جهان است؛ خواب حالتی از در جهان بودن است. در واقع، خواب وجودی است که تا حد نوعی نهشت، ( ۸) تا حد نوعی خودنهشت ( ۹) و رسیدن به آرامش پایین آمده است. اما این حالت همسنگ سکون چیزها نیست؛ خواب سپردن محصّل خویشتن است به جهان، و رابطه ای است با آنچه زمینی است ( ۱۰) که مخزن حمایت و تقویت است مقدم بر هر گونه رابطه ای با چیزها. در این گونه روابط پیشاعینی، تحلیل، روندی از خودنهشت را در اگزیستانس ما کشف می کند که با آن ساحتی درونی و حیطه ای خصوصی برپا می شود، ایستار ( ۱۱) ی اول بار ممکن می شود، جوهری شکل می گیرد و هویت موجودی که فی نفسه است تحقق پیدا می کند. آگاهی ای که برای خودش یک نقطه صفر است، آگاهی ای که همچون بیدار شدن و دیده بازکردنی به روی چیزها، همچون نهشت و موضع گرفتنی فراروی جهان، همچون استعلایی برون خویشانه از خویش روی می دهد، آگاهی ای که می تواند چیزها را شناسایی کند، در این نهشت سرچشمه دارد. لویناس در آگاهی آن قدرها کاری از جنس تعیین کردن و به پایان رساندن، از جنس مشخص کردن غایات نمی بیند و چندان نظر ندارد به این که خود آگاهی غایتی دارد و حرکتی است به سوی غایات به طور کلی آن هم به این جهت که حرکتی است به سوی غایت خاص خودش، یعنی مرگ؛ به جای آن، نحوه هستی و ذات زاینده آگاهی را آغازیدن، بنا نهادن یک این جا و اکنون، یا بیدار شدن می شمارد.