«اونای آرام» نوشتهی فاروک شهیچ، نویسندهی بوسنیایی-رمانی، دربارهی تجربهی زیستهی نسلیست که جنگ بوسنی را از نزدیک لمس کرده است. شهیچ، که خود در این جنگ حضور داشته، داستان را از زبان مصطفی روایت میکند؛ سرباز سابقی که اکنون نویسنده و شاعر است. روایت کتاب ترکیبی است از خاطره، خیال، واقعیت و نوشتار شاعرانه. ماجرا در شهر زادگاه مصطفی، بیهاج، و اطراف رودخانهی اونا میگذرد. در طول داستان، مصطفی با بازگشتهای ذهنی به دوران کودکی و جوانیاش، سعی دارد بین گذشتهی پیش از جنگ و زمان حال پیوند برقرار کند. رود اونا در این میان نقش مهمی دارد: هم محل خاطرات کودکی است، هم شاهد و نماد صامت جنگ و ویرانی. طبیعت اطراف رود، بهویژه خود رودخانه، بهنوعی تضاد میان آرامش و خشونت، زندگی و مرگ، و کودکی و بزرگسالی را برجسته میکند. روایت مصطفی پر است از تصاویر طبیعی، خاطرات شخصی، و تأملات گاه فلسفی. کتاب بیش از آنکه بر توصیف وقایع جنگ تمرکز کند، به تأثیرات روحی آن میپردازد. توصیف ذهن آسیبدیدهی راوی و تلاش او برای کنار آمدن با گذشته، در بسیاری از بخشها با زبان استعاری و فرم شاعرانه همراه است. شهیچ از ترکیب عناصر داستانی و زبانی استفاده میکند که بیشتر به نوشتار شاعرانه نزدیکاند تا روایت کلاسیک. به همین دلیل، کتاب فضایی رویاگونه، گسسته و در عین حال پیوسته دارد. کتاب «اونای آرام» بیش از هر چیز، سندی است از زیستن در جهانی که همزمان پر از زیبایی طبیعت و وحشت جنگ است و راوی تنها از طریق نوشتن، خاطره، و بازگشت به مکانهای آشنا، میکوشد معنایی برای این دوگانگی پیدا کند.
درباره فاروک شهیچ
فاروق شهیچ شاعر، رماننویس و نویسنده داستان کوتاه بوسنیایی است. او در بیهاچ متولد شد و در بوسانسکا کروپا بزرگ شد. او تا زمان وقوع جنگ بوسنی که در آن رزمنده فعالی بود، در زاگرب دامپزشکی خواند. پس از جنگ، به ادبیات روی آورد.