«کافی شاپ اشیای کمیاب» نوشته هدر وبر داستانی است که بهطور عمده دربارهی دو شخصیت اصلی به نامهای ایوا هریسون و مگی میپردازد که هرکدام با گذشتههای پرچالش خود دستوپنجه نرم میکنند. ایوا پس از مرگ ناگهانی دوستپسر سابقش، به پیشنهاد شغلی در یک شهر کوچک ساحلی پاسخ میدهد که این پیشنهاد شامل مراقبت از یک پیرمرد و گربهاش است. ایوا به این امید که از گذشته خود فاصله بگیرد، به این شهر میرود و در کافهای عجیب به نام کافه عجایب مشغول به کار میشود. مگی صاحب کافه و عتیقهفروش، زنی مسن است که در کنار مشکلات سلامتی خود، به کار در کافه ادامه میدهد. این کافه به نوعی مکان جادویی است که به مردم کمک میکند تا گمشدههای خود را پیدا کنند. مگی از ایوا میخواهد که به او در کافه کمک کند، اما دلیل واقعی این درخواست به تدریج در طول داستان آشکار میشود. ایوا در این کافه با شخصیتهای مختلفی مواجه میشود که همگی داستانهای خاص خود را دارند و به نوعی به او در کنار آمدن با غم و مشکلاتش کمک میکنند. داستان به موضوع سوگ و نحوهی مقابله با آن میپردازد، بهویژه اینکه چگونه آوا از طریق کار در کافه و ارتباط با دیگران، به آرامی یاد میگیرد که گذشتهاش را بپذیرد. همچنین داستان دارای عناصری از رئالیسم جادویی است که بهویژه در کافه و اشیای جادویی که در آن نگهداری میشود، به چشم میخورد. این اشیاء نمادهایی از گذشته و احساسات افراد هستند که به آنها کمک میکنند تا به معنای زندگی خود پی ببرند. در کنار این موضوعات، رابطهی ایوا با دیگر شخصیتها نیز در داستان مطرح میشود. این شخصیتها با گذشتههای پیچیده خود به نوعی در رشد شخصی ایوا تأثیرگذار هستند.
درباره هدر وبر
هدر وبر نویسنده امریکایی داستانهای عاشقانه و معمایی میباشد.