این رمان روایتی است از زندگی مردم یک بخش از استان چهارمحال و بختیاری در دوره قاجار و زمان مشروطه که تلاش دارد تأثیر خوب و بد فضای قبل و بعد از مشروطه و دوران خان و رعیتی را روایت کند.
رمان ترکه باز نمایان گر برههای از تاریخ (انقلاب مشروطه) در ایران و تأثیر آن در استان چهارمحال و بختیاری و همچنین در مورد یکی از بازی ها و آیینهای سنتی در استان با عنوان ترکه بازی است.
سید تبسمی کرد و پرسید: «حالا بالاخره آخسرو آرزو به دل موند یا ترکه باز شدی ؟ کهزاد خیلی دلش میخواست به سید بگوید که نقل تمام هفت پارچه آبادی در عروسیها اسم کهزاد است و باز میخواست بگوید دل شیر میخواهد که کهزاد در میدان بازی باشد و پایی به آن میدان باز شود اما انگار زبان در دهانش سنگینی میکرد. این اولین بار بود که کهزاد شرمش شد باد به غبغب بیندازد و از افتخاراتش در میدان ترکه بازی بگوید به زور قفل زبانش گشوده شد و گفت: «بسم الله.»