کتاب «ریشهیابی یک سقوط تاریخی: نقش شکافهای اجتماعی در سقوط اصفهان و انقراض حکومت صفوی» اثر مهرداد موسوی خوانساری، به واکاوی یکی از تأثیرگذارترین رویدادهای تاریخ ایران، یعنی انقراض سلسلهی صفوی، از منظری نو و جامعهشناختی میپردازد. این اثر، از تحلیلهای سنتی که سقوط اصفهان را به ضعف پادشاه یا نفوذ حرمسرا تقلیل میدهند، فراتر رفته و استدلال میکند که فروپاشی این دولت باثبات، ریشه در گسلهای جدی و ساختاری جامعهی آن دوران داشته است. نویسنده با بهرهگیری از چارچوب نظری «شکافهای اجتماعی»، نشان میدهد این گسلها همانند گسلهای زمینشناسی، عامل اصلی زلزلههای اجتماعی و سیاسی هستند و چگونه منازعات پنهان قومی، جغرافیایی و عقیدتی، انسجام دولت صفوی را به تدریج فرسوده و آن را در برابر ضربهی نهایی، آسیبپذیر ساختند. یکی از جدی ترین این شکافها، شکاف قومیتی دیرینهی «ترک و تاجیک» بود که رد آن در سراسر تاریخ پس از اسلام دیده میشود. کتاب نشان میدهد که این تنش، که از دوران سامانیان و با ورود بردگان ترک به ساختار نظامی آغاز شد، در دورهی سلجوقیان به اوج رسید و حتی تلاشهای وزیری قدرتمند چون خواجه نظامالملک طوسی برای مهار آن و تطبیق الگوی قبیلهای ترکان با مدل ایرانشهری، در نهایت ناکام ماند. در عصر صفوی، این شکاف آشنا با ورود نیروی سوم، یعنی غلامان قفقازی در دورهی شاه عباس، پیچیدهتر شد و به ایجاد تنشهای جدیدی میان گروههای حاکم دامن زد که قدرت مرکزی را از درون تضعیف کرد. این ضعف درونی، زمینه را برای فعال شدن شکاف مرکز-پیرامون فراهم آورد. با سست شدن پایههای دولت مرکزی در دوران پایانی صفویه، اقوام و ایلات در مرزها، از بلوچستان و قندهار گرفته تا مناطق شمالی، دست به حرکتهای گریز از مرکز زدند. در نهایت، همین شکاف بود که با شورش افغانها، به سقوط پایتخت و انقراض سلسله منجر شد. در کنار اینها، کتاب به شکاف ایدئولوژیک میپردازد و نشان میدهد چگونه رسمی شدن تشیع، با وجود ایجاد یک هویت ملی، خود به بستری برای منازعات عقیدتی جدید تبدیل شد. از تقابل «شریعت و طریقت» و نزاعهای درونی فرق شیعه گرفته تا درگیریهای مشهور «حیدری و نعمتی» در شهرها، همگی نشان از جامعهای داشتند که از نظر عقیدتی، یکپارچه و منسجم نبود. در نهایت، شکاف اقتصادی ناشی از کمبود مزمن منابع طلا و نقره و کسری تراز تجاری، بنیهی اقتصادی دولت را تضعیف کرده و توانایی آن برای مدیریت بحرانهای دیگر را از بین برده بود. «ریشهیابی یک سقوط تاریخی» در مجموع، با تحلیل این شکافهای متقاطع، روایتی کم تر اشاره شده از جامعهی صفوی ارائه میدهد و بگونه ای که نویسنده معتقد است سقوط اصفهان، نه یک رویداد ناگهانی، بلکه نقطهی اوج فرآیندی طولانی از فرسایش داخلی بود.
درباره مهرداد موسوی خوانساری
مهرداد موسوی خوانساری مولف ایرانی متولد سال 1364 میباشد.