به سال ۱۸۲۰ هگل فیلسوفی که این روزها اقتباس از او جز برای طرد کردنش باب نیست، آمریکا را «برای آن کسانی که از پوسیدگی اروپای کهن بیزار شدهاند، سرزمین آرزو خواند» و آنجا را «سرزمین آینده خواند که در اعصار آینده سنگینی بار تاریخ جهان بر آن هموار خواهد شد». دههای پس از آن، توکویل روسها و آمریکاییان را دو ملت بزرگ خطاب کرد که تو گویی خداوند مقرر کرده است این دو ملت هر یک سرنوشت نیمی از جهان را به دست گیرد. در پایان سال ١٨٤٠، الکساندر هرتزن از باور به اینکه سرنوشت و آیندهی بشریت در قبضهی اروپای غربی است، سرباز زد و ایالات متحد و روسیه را به نام دوستهای جوان و نیرومندی خواند که خود را ساختهاند تا مشعل انسانیت را به دست گیرند.