فرزندتان از چه چیزی میترسد؟
وقتی در مسابقهای برنده میشود، چه حسی پیدا میکند؟
بهنظرتان او میداند چطور میتواند شادیهایش را با دیگران تقسیم کند؟
کتاب پپا به شهربازی میرود از مجموعهی پرطرفدار و محبوب دنیای پپا نوشتهی نویل استنلی و مارک بیکر است که کتابهای فندق واحد کودک نشر افق با ترجمهی مهسا خسروی منتشر کرده. این داستان تصویری برای بچههای سه تا هفت ساله مناسب است و مانند جلدهای دیگر این مجموعه، روایتی ساده دارد که موضوع آن دربارهی یکی از دغدغههای روزمرهی زندگی کودکان است؛ رفتن به شهربازی!
وقتی پپا به شهربازی میرود
در این داستان، پپا پیگ و خانوادهاش یک روز شاد را در شهربازی میگذرانند. جورج از سرسرهی پیچپیچی بالا میرود و اولش میترسد، اما در نهایت لذت میبرد. بابای پپا برخلاف ظاهر جدیاش کمی ترسو است و بیشتر از جورج از وسایل بازی میترسد؛ چه وقتی میخواهد از سرسره پایین بیاید، چه وقتی سوار چرخوفلک میشود. مامان پپا هم در بازیهای مختلف مانند شکار اردکها یا تیراندازی با تیروکمان همیشه موفق است و جایزههای بزرگ میگیرد. سرانجام او همهی خرسهای شهربازی را برنده میشود و پپا با خوشحالی آنها را میان دوستانش تقسیم میکند.