«دزد هنر» نوشته میشل فینکل داستان واقعی استفان بریتویزر را روایت میکند؛ مرد جوانی که طی چند سال از دهها موزه کوچک در اروپا آثار هنری سرقت کرد. کتاب روند زندگی او را از دوران نوجوانی تا زمانی که به یک سارق مداوم تبدیل شد دنبال میکند و شرح میدهد که چگونه علاقه شدید او به هنر به مجموعهای از سرقتهای پشتسرهم منجر شد. روایت بر اساس مصاحبهها، اسناد پلیسی و گزارشهای رسمی شکل گرفته است. کتاب به ریشههای رفتار استفان بریتویزر پرداخته که بیشتر جذب هنر بود تا انگیزه مالی و آثار دزدیدهشده را در اتاق کوچک خانه مادرش نگهداری میکرد. نویسنده توضیح میدهد که او چگونه موزهها را بررسی میکرد، امنیت ساختمانها را ارزیابی میکرد و معمولا بدون برنامهریزی پیچیده، اما با اعتمادبهنفس بالا دست به سرقت میزد. رابطه او با آن کاترین کلینکلاوس که در بسیاری از سرقتها همراهش بود، یکی از محورهای این بخش است. نویسنده جزئیات سرقتها را قدمبهقدم شرح میدهد. ویژگی این سرقتها انتخاب موزههای کوچک با سیستمهای امنیتی ضعیف و استفاده از روشهای ساده برای برداشتن آثار است. فینکل نشان میدهد که چگونه این روند برای سالها ادامه پیدا کرد و چرا مقامات دیرتر از حد معمول متوجه حجم واقعی دزدیها شدند. کتاب همزمان به فشارهایی که در رابطه استفان بریتویزر و شریکش ایجاد میشود نیز اشاره دارد. مهمترین بخش این بخش توضیح سرنوشت مجموعهای است که استفان بریتویزر طی سالها جمع کرده بود و اینکه چگونه بسیاری از آثار پس از دخالت مادرش از بین رفت یا گم شد. کتاب روند محاکمهها، بازجوییها و تلاش برای شناسایی و بازیابی آثار باقیمانده را پوشش میدهد و در پایان به وضعیت او پس از آزادی اشاره میکند.
درباره میشل فینکل
میشل فینکل (1969-) روزنامهنگار و نویسنده امریکایی است که در آثارش به رویدادهای واقعی مانند جنایتها و یا خاطرهنگاری میپردازد.