حس معصوم کودکی همیشه در ناخودآگاه ما هست و گرچه به مرور بلوغ و گذر عمر، آرام آرام زیر لایههای نامحسوس روانیمان میخزد اما هرگز معدوم نمیشود و اگر با زنگار پلیدیها مکدر نگردد همواره مهمترین بخش هستی آگاهانه ما یعنی "یادمان ازلی روح" را در خود حفظ می کند، یادمانی که در احوالات بعدی و ناملایمات زندگی چون فانوسی در پس حواسمان میدرخشد تا مأوای رویایمان را در دریای ظلمت زندگی گم نکنیم، در سایههای فژاک جنگل پلیدی مردمان و راه بردن دوباره به سوی ملکوت کودکی، نور بهشتی یا مهر مادرانه آن بهروزیهای فراتر از آرزو. این داستان سفری پربار است در آفرینش این معنای مألوف.