کتاب «خشایارشا؛ زندگینامه شاهزاده ایرانی» اثر ریچارد استونمن بمنظور شکستن آینهی کجی است که تاریخنگاران غربی در برابر چهرهی یکی از مقتدرترین پادشاهان هخامنشی نگه داشتهاند. استونمن در این اثر پژوهشی، با مسئلهی «سکوت منابع خودی» دستوپنج نرم میکند و میکوشد تا خشایارشا را از زیر آوار کاریکاتورهای ساختهشده توسط دشمنانش بیرون بکشد؛ تصویری که قرنهاست او را در کسوت جباری ستمگر با آرزوهای محال و شلاقزنندهی دریاها معرفی کرده است. در کتاب، نویسنده با عبور از روایتهای غلط، نشان میدهد چگونه پروپاگاندای یونانی، بهویژه اقدامات تبلیغاتی اسکندر مقدونی، چهرهی این پادشاه را مخدوش کردهاند تا مشروعیتی برای فتوحات خود بسازند. استونمن به این نکته اشاره میکند که حتی نویسندگان یونانی همعصر خشایارشا، نظیر آیسخولوس و هرودوت، علیرغم دشمنی، نگاهی مشفقانهتر نسبت به نویسندگان متأخر داشتند. مسئلهی اصلی کتاب، بازگرداندن «عاملیت انسانی» به خشایارشا است؛ مردی که حکومت بیستودو سالهی او نباید تنها با شکست در نبرد ترموپیل یا سالامیس سنجیده شود. استونمن با بهرهگیری از جدیدترین یافتههای باستانشناسی و کتیبههای شاهی، خواننده را به درون ساختار اداری و مذهبی امپراتوری میبرد. او به جای تمرکز صرف بر جنگافزارها، بر شکوه معماری تخت جمشید و دروازه ملل تمرکز میکند و توضیح میدهد که این سازهها نه از سر خودشیفتگی، بلکه برآمده از یک ایدئولوژی سیاسی برای ادارهی قلمرویی چند فرهنگی و وسیع بوده است. کتاب به خوبی تشریح میکند که دغدغهی خشایارشا، برقراری نظم کیهانی و مبارزه با «دراوگا» (دروغ) بوده و اقدامات مذهبی او را باید در این بستر تحلیل کرد، نه به عنوان تعصبات خشک یک پادشاه دیوانه. نویسنده، تلاشی برای پنهان کردن ناکامیهای نظامی خشایارشا نمیکند، بلکه آنها را در ترازو قرار میدهد. استونمن استدلال میکند که عقبنشینی از یونان، اگرچه ضربهای به غرور شاهانه بود، اما کلیت دستاوردهای اقتصادی و ثبات سیاسی امپراتوری را به محاق نبرد. او با نگاهی انتقادی به منابع غربی، توضیح میدهد که جوامع یونانی، نظم متمرکز و اشرافی پارس را مغایر با ارزشهای دموکراتیک خود میدیدند و همین تضاد ارزشی، بسترساز قرنها بدگویی تاریخی شد. در نهایت، استونمن تصویری نسبتا متفاوت ارائه میدهد خشایارشا نه آن هیولای فیلمهای هالیوودی است و نه قدیسی بیخطا؛ بلکه فرمانروایی است مدبر که بار سنگین ادارهی نیمی از جهان باستان را بر دوش میکشید. مطالعهی این اثر برای کسانی که میخواهند بدانند در پس پردهی جنگهای ایران و یونان، چه منطق سیاسی و فرهنگیای در جریان بوده، و واقعیت مردی که بر تختجمشید تکیه زده بود چیست، یک ضرورت پژوهشی محسوب میشود.
درباره ریچارد استونمن
ریچارد استونمن استاد افتخاری مدعو در دانشگاه اکستر (بریتانیا) است و علاقهی پژوهشی ویژهای در زمینهی تداوم جهان یونانی و سنت یونانی تا به امروز و در مورد اسکندر کبیر، به ویژه در افسانههای تاریخی دارد.